آئودی Q6 E-ترون یک ماشین رویایی OLED است
به گزارش اپست به نقل از انگجت ، من مدتی است که در جستجوی جایگزینی همه پنلهای LCD زندگیام با OLED هستم. به تازگی، یک آیپد پرو قدیمی و شکسته را با یک سامسونگ گلکسی تب S9 عوض کردم که هنگام تماشای فیلمهای شبانهی فراآتلانتیک، بسیار راحتتر است. سالهاست که از گوشیهای گلکسی S استفاده میکنم و امسال هم به یک لپتاپ لنوو X1 کربن با نمایشگر OLED روی آوردم. فکر میکنم میتوان گفت که من کاملاً شیفتهی تولید رنگ غنی و کنتراست عالی، بهخصوص در شرایط نور کم هستم.
با توجه به این موضوع، من به آئودی Q6 E-Tron جدید علاقهمند شدم که دارای گستردهترین مجموعه نمایشگرهای OLED است که تاکنون در یک خودرو دیدهام. مهندسان آئودی نه تنها مجموعهای از پنلهای منحنی را در سراسر داشبورد پخش کردهاند که تقریباً از در سمت چپ تا راست امتداد دارد، بلکه حتی آنها را در چراغهای عقب تعبیه کردهاند. این یک جشنوارهی OLED است، اما اگر ماشین خوب نباشد، هدر دادن الکترولومینسانس بزرگی خواهد بود.
خوشبختانه، اینطور نیست.
Q6 E-Tron کراساور SUV جدید آئودی است، یک مدل پنج سرنشینه که با Q5 فعلی جفت میشود. با این حال، Q6 جدید در بیشتر ابعاد کمی بزرگتر است و مهمتر از آن، باتریدار است. این با ماموریت فعلی برند برای تمایز بین خط تولید خودروهای برقی و بنزینی آن با اختصاص اعداد زوج به مدلهای برقی و اعداد فرد به مدلهای بنزینی مطابقت دارد.

در ابتدا، فکر میکردم این نامگذاری عددی فقط عجیب و غریب است. اما با افزایش تردید بازار نسبت به برقیسازی، این به آئودی این امکان را میدهد تا خودروهای برقی و بنزینی خود را به طور موازی در بازار قرار دهد و در عین حال آنها را متمایز کند، و به خریدارانی که خوشحال هستند که پلاگین هستند و همچنین هر کسی که هنوز پر کردن بنزین را ترجیح میدهد، پاسخ دهد.
قضاوت نمیکنیم، هر کاری دوست داری انجام بده، اما برای کسانی که آماده یک سبک زندگی برقی هستند، Q6 E-Tron جذابترین پیشنهاد آئودی تا به امروز است.
همه چیز با یک ظاهر تازه شروع میشود. این شاسیبلند دارای نشانههای استایل آشنای کافی مانند چهار حلقه برند است تا بلافاصله به عنوان یک آئودی قابل شناسایی باشد. با وجود این، ظاهری کاملاً تازه و تمیز دارد. از جلوپنجره بزرگ و تهاجمی و چراغهای جلوی آن گرفته تا گلگیرهای منحنی و جذاب در کنار (ادای احترام به E-Tron GT)، از هر زاویهای، از جمله چراغهای تمیز و مرتب در عقب، عالی به نظر میرسد.
این موضوع در داخل نیز ادامه دارد. اشکال و خطوط همپوشانی یک فضای جالب ایجاد میکنند، در حالی که انتخابی از مواد عمدتاً با کیفیت سطوحی را ایجاد میکنند که لمس کردن آنها به اندازه تحسین آنها لذتبخش است.

همانطور که از Q6 به SQ6 اسپرتتر قدم میگذارید، ارتقاء محسوسی دیده میشود. داشبورد با روکشی از میکروسوئد اسپرت و کمی کربن فیبر تزئین شده است. SQ6 در حالت لانچ با دو موتور الکتریکی، قدرتی معادل ۵۰۹ اسب بخار را به هر چهار چرخ منتقل میکند (بدون حالت لانچ، ۴۸۳ اسب بخار). Q6 کواترو با همان دو موتور الکتریکی، قدرت ۴۵۶ اسب بخار (بدون حالت لانچ، ۴۲۲ اسب بخار) را ارائه میدهد. همچنین یک نسخه تک موتوره و دیفرانسیل عقب از Q6 با ۳۲۲ اسب بخار در حالت لانچ (۳۰۲ اسب بخار بدون حالت لانچ) وجود دارد، اما فکر نمیکنم افراد زیادی این مدل را انتخاب کنند، دلایلی که بعداً به آنها خواهم پرداخت.
در مراسم معرفی Q6 در ایالات متحده، هر دو مدل Q6 کواترو و SQ6 اسپرتتر را تست کردم و واقعاً تحت تأثیر شخصیتهای متفاوت رانندگی آنها قرار گرفتم. Q6 راحت و بیصداست و با سیستم تعلیق هوای اختیاری، سواری نرم و هندلینگ خوبی دارد. با تغییر حالتهای رانندگی، تغییرات زیادی احساس نمیشود، اما در حالت دینامیک، کمی هیجانانگیزتر میشود.
اما کسانی که به دنبال تجربه رانندگی پرشورتر هستند، باید به سراغ SQ6 بروند. قدرت بیشتر خوب است، اما ترکیب چرخهای بزرگتر با لاستیکهای اسپرتتر و تنظیمات تعلیق تهاجمیتر، خودرویی را ایجاد میکند که بسیار جذابتر احساس میشود. هندلینگ خوبی برای یک شاسیبلند کوچک دارد و فرمان بازخورد خوبی ارائه میدهد، که باعث میشود بخواهید آن را در پیچها فشار دهید.

اما این تهاجم اضافی هزینههایی هم دارد. SQ6 سواری بسیار سختتری دارد، حتی زمانی که سیستم تعلیق هوای آن در نرمترین حالت خود قرار دارد. همچنین صدای جاده از تایرها نیز بسیار بیشتر است.
با این حال، این صدا هنوز هم در مقایسه با یک خودروی معمولی با موتور احتراق داخلی بسیار کم است و Q6 را به مکانی عالی برای سیستم صوتی ۲۰ اسپیکره ۸۳۰ وات Bang & Olufsen تبدیل میکند. این سیستم اختیاری است، اما به لطف بلندگوهای اضافی نصب شده در پشت سر، ارتقای ارزشمندی است.
در گذشته، بسیاری از خودروها بلندگوهایی را پشت سر شما قرار میدادند، اما آئودی کارهای جالبی در اینجا انجام میدهد، مانند هدایت پیامهای صوتی ناوبری و حتی صدای تماس مستقیم به گوشهای راننده. در ابتدا، این اثر کمی آزاردهنده است. تقریباً احساس میشود که هدایت استخوانی است، انگار که سیستم ناوبری مستقیماً داخل سرتان پیچ بعدی را اعلام میکند، اما این اتصال مستقیم باعث میشود که برای سایر سرنشینان ماشین بسیار کمتر حواس پرتکننده باشد.
من همیشه پیامهای صوتی را در ماشینهایم خاموش میکنم زیرا جریان موسیقی را مختل میکنند، اما با این سیستم، میتوانم تصور کنم که آنها را روشن بگذارم.

به همان خوبی که صدا است، تصاویر بسیار بهتر هستند. مشخصه بارز داخلی، نمایشگرهای OLED مذکور هستند، سه عدد از آنها، به اندازه ۱۱٫۹ اینچ در سمت چپ پشت فرمان، ۱۴٫۵ اینچ در مرکز برای نمایشگر اصلی و منحنی اطلاعات سرگرمی و یک صفحه نمایش اختیاری سوم ۱۰٫۹ اینچی برای سرنشین در سمت راست قرار دارند.
این سه نمایشگر به اندازه Hyperscreen قدرتمند مرسدس بنز به خوبی یکپارچه نیستند، اما کیفیت نمایشگرها به نظر می رسد بالاتر باشد و قابلیت آن نیز چشمگیر است. سرنشین می تواند ویدیوهای YouTube را پخش کند و اگر دوست داشته باشد تماشا کند، در حالی که یک فیلتر حریم خصوصی پویا مانع از سرک کشیدن راننده می شود.
برنامه های دیگری نیز وجود دارد. من کانال آب و هوا را نصب کردم تا در حالی که در صندلی سرنشین بودم، به روز رسانی پیش بینی هوا را دریافت کنم تا ببینم آیا آفتاب برای توقف عکس بعدی وجود دارد یا خیر (وجود نداشت)، اما برنامه های رسانه ای آشنا مانند Audible و Spotify نیز برای دانلود آماده بودند.

اینترفیس اصلاحشدهی MMI شلوغ است و گاهی اوقات برای پیدا کردن تنظیمات در زیرمنوها با مشکل مواجه شدم، اما حداقل پاسخگو است. و با وجود اندروید اتو و اپل کارپلی بیسیم، میتوانید تجربهی شخصی خود را به آن اضافه کنید. بزرگترین مشکل من با رابط کاربری در واقع با فرمان خودرو بود. کنترلهای روی فرمان لمسی هستند و در طول نیم روز رانندگی، چندین بار به اشتباه دکمهی افزایش صدا را لمس کردم. باز هم چه ایرادی به دکمههای واقعی وارد است؟
اگر همه این نمایشگرها کافی نیستند، Q6 همچنین دارای یک HUD واقعیت افزوده اختیاری است که درست در میدان دید شما قرار میگیرد. این بدان معناست که میتواند کارهایی مانند نمایش فلشهای آبی شناور برای اطلاع دقیق از زمان پیچیدن را انجام دهد، اما همچنین میتواند روی جاده شناسایی کند که محدودیت سرعت کجا تغییر میکند و حتی فلشهای هشدار را روی خودروهایی که خیلی نزدیک به آنها هستید، بکشید.
گرافیک جارحانه و چشمکزن در HUD در ابتدا حواس پرتکن است اما موثر است. اگر از آن دسته افرادی هستید که هرگز مطمئن نیستید که هنگام پیچیدن باید کدام خروجی را از دوربرگردان بعدی انتخاب کنید، این HUD برای شما مناسب است.
بنابراین، تکنولوژی و رانندگی بسیار جذاب هستند. برای این امتیاز چقدر هزینه خواهید کرد؟ قابل پیشبینی است که ارزان نیست – اما در کل طرحهای شاسیبلندهای لوکس برقی امروزی هم افراطی نیست.

آئودی Q6 E-Tron 2025 پایه، با دیفرانسیل عقب، از قیمت ۶۳۸۰۰ دلار شروع میشود و با یک بار شارژ باتری ۱۰۰ کیلووات ساعتی (۹۴٫۴ خالص)، ۳۲۱ مایل را طی میکند. مدل کواترو دو موتوره تنها ۲۰۰۰ دلار بیشتر قیمت دارد و فقط ۱۴ مایل از برد آن کاسته میشود، با رتبهبندی EPA 307. به همین دلیل فکر میکنم تعداد کمی از افراد مدل دیفرانسیل عقب را انتخاب خواهند کرد.
خودروی دیفرانسیل عقب همچنین کندتر شارژ میشود: حداکثر نرخ شارژ ۲۶۰ کیلووات در مقایسه با ۲۷۰ کیلووات برای مدلهای کواترو.
SQ6 کواترو با یک بار شارژ ۲۷۵ مایل را طی میکند و از قیمت ۷۲۹۰۰ دلار شروع میشود، در حالی که نسخه آزمایشی من با تمام نمایشگرها و تجهیزات ۸۳۸۴۰ دلار قیمت داشت. بله، این رقم بالایی است، اما اگر به تمام آن عملکرد نیاز ندارید، مدل کواترو Q6 مجهزی که من رانندگی کردم ۷۶۷۹۰ دلار قیمت داشت. هنوز هم ارزان نیست، اما کمی کمتر از قیمت پایه ۷۷۲۹۵ دلاری پورشه ماکان الکتریکی است که تقریباً کل سیستم محرکه و پلتفرم را با آن به اشتراک میگذارد.
مشکل چیست؟ این یک حق بیمه بسیار بزرگ نسبت به قیمت پایه قابل مقایسهترین ماشین بنزینی آئودی، Q5 است که از ۴۵۴۰۰ دلار شروع میشود. آیا Q6 ارزش هزینه اضافی را دارد؟ من لزوماً به سراغ SQ6 اسپرتتر نمیروم، اما حتی Q6 پایه نیز قدرت و فناوری بسیار بیشتری نسبت به Q5 ارائه میدهد، علاوه بر هزینههای عملیاتی پایینتر و عدم نیاز به تعمیر و نگهداری. با وجود نام مشابه، در کلاس متفاوتی قرار دارد. البته، این یک هزینه اضافی است، اما ترجیح میدهم مدل با شماره زوج را در گاراژم داشته باشم.