بررسی اپل ویژن پرو: آزمایش بتا در آینده
به گزارش اپست به نقل از انجگت ، Apple Vision Pro چشمان من را سخت تر از همیشه کرده است. این فقط به این دلیل نیست که من صفحهنمایشهای میکرو OLED فوقالعاده تیز و فوقالعاده روشن درست روی صورتم دارم: Vision Pro برای پیمایش visionOS، سیستم عامل جدید «محاسبات فضایی»، به ردیابی چشم متکی است. اگر میخواهید برنامهای را راهاندازی کنید، از یک پیوند دیدن کنید یا تقریباً هر کاری را انجام دهید که معمولاً به یک ورودی ماوس یا صفحه لمسی نیاز دارد، چشمان شما باید مستقیماً به آنها نگاه کند.
این جادویی است، تقریباً تله پاتیک. ردیابی چشم Vision Pro باعث می شود احساس کنید در حال کشف قدرت Force هستید، حسی که با حرکات بصری دست که برای تعامل با هر چیزی که چشمان شما روی آن متمرکز است، تقویت می شود. اما با اتکا به نگاه شما، Vision Pro میتواند به سرعت در هنگام برخورد با مشکلاتی مانند تلاش برای زدن یک دکمه کوچک در وبسایت پر بصری YouTube، خستهکننده شود. فشار چشم واقعی است.
این تقریباً تجربه Vision Pro به طور خلاصه است. شگفتی و ناامیدی. نگاهی به آینده که توسط سخت افزاری که امروز وجود دارد محدود شده است – حتی اگر آن سخت افزار جزو بهترین هایی باشد که تا به حال دیده ایم.
قبل از اینکه بپرسید، نه، احتمالاً نباید حتی به خرید Apple Vision Pro فکر کنید. این صرفاً برای توسعه دهندگان، متعصبان ثروتمند اپل که در مورد کنجکاوی ۳۵۰۰ دلاری دو بار فکر نمی کنند و البته اینفلوئنسرهای تعقیب کننده نفوذ در نظر گرفته شده است. اما شما همچنین نباید آن را به طور کامل رد کنید. این تازه آغاز سفر محاسبات فضایی اپل است. مانند آیپاد و آیفون قبلی، ویژن پرو نیز این پتانسیل را دارد که شیوه زندگی ما را با فناوری تغییر شکل دهد.
با فرض اینکه اپل موفق شود هدست ارزانتر و سبکتری ارائه کند، احتمالاً سالها دورتر است. اما دیدن این شرکت که مسیر کاملاً جدیدی را برای محاسبات در پیش گرفته است، بدون اینکه بدانیم دقیقاً به کجا میرود، بسیار جذاب است.
اپل ویژن پرو Vision Pro
با بهترین نمایشگرها و ادغام AR که تا به حال دیدهایم، اولین قدم بلندپروازانه به دنیای محاسبات فضایی است. اما به وضوح یک محصول بتا نیز برای توسعه دهندگان است.
مزایا
- نمایشگرهای Micro-OLED باورنکردنی
- کنترل های ژست بصری
- صوتی فضایی قانع کننده
- ویدیوی همهجانبه به طرز شگفت انگیزی واقع گرایانه است
معایب
- فوق العاده گران است
- visionOS بسیار باگ است
- در مقایسه با هدست های دیگر سنگین است
- باتری خارجی آزاردهنده است و دوام زیادی ندارد
- تعداد زیادی برنامه بومی visionOS وجود ندارد
اپل ویژن پرو چیست؟
با وجود امتناع اپل از بیان کلمات واقعیت مجازی یا حتی حروف V و R به ترتیب، ویژن پرو یک هدست واقعیت مجازی است. چیزی که آن را از تقریباً هر هدست واقعیت مجازی دیگری که در دهه گذشته دیدهایم منحصربهفرد میکند (به استثنای Meta Quest Pro و Quest 3)، این است که Vision Pro یک فید ویدیویی از دنیای واقعی را به صفحهنمایشهای میکرو OLED خود ارائه میدهد. این یک دید بسیار ضعیف از واقعیت است – رنگها خاموش میشوند، صحنههای تاریک مبهم به نظر میرسند و اشیاء در حین حرکت شما پیچ و تاب مییابند – اما این بهترین تلاشی است که برای واقعیت افزوده (AR) از یک هدست VR دیدهایم.
Vision Pro یک ابزار کاملا واقعیت افزوده مانند هولولنز مایکروسافت و هدست مجیک لیپ نیست که هر دو روی لنزهای شفاف پوشش های دیجیتالی را نمایش می دهند. این دستگاهها تجربههای واقعیت افزوده واقعیتر را ارائه میکنند، زیرا نیازی به بازسازی دنیای واقعی از طریق دوربین ندارند. اما آنها هرگز نمی توانند حس غوطه وری را که از یک هدست VR احساس می کنید، به دست آورند، جایی که تمام میدان دید شما می تواند توسط محیط های دیجیتال تسخیر شود. (نمایشگرهای کم نور Magic Leap 2 تلاشی برای رفع این مشکل است.)
در دنیای ایده آل، اپل مجبور نیست کار ثبت واقعیت را از طریق دوربین ها و تغذیه آن روی صفحه نمایش هدست انجام دهد. علاقه مندان به واقعیت مجازی این را “عبور” می نامند، اما این فقط یک روش بی رحمانه برای تقلید از واقعیت افزوده است. دیجیتالی کردن جهان به جای پرداختن به فناوری پیچیده جدید نمایشگر برای رنگ آمیزی دنیای واقعی با اشیاء مجازی بسیار ساده تر است.
به شکل معمولی اپل، Vision Pro بسیار زیباتر از هر هدست واقعیت مجازی است که من دیده ام. این بیشتر به مواد مربوط می شود: در حالی که رقابت تقریباً به طور کامل از قاب های پلاستیکی ساخته شده است، دستگاه اپل از شیشه صاف، فلز صیقلی و پارچه های طراح ساخته شده است. شیشه پیازی از دوربین ها، حسگرها و نمایشگر “Eyesight” (که بازسازی مجازی چشمان شما را نشان می دهد) در جلو محافظت می کند. بدنه فلزی منحنی شکل که شبیه اپل واچ و مدلهای قبلی آیفون است، به یک بالشتک پارچهای نرم منتهی میشود.
Vision Pro با یک بند سر منعطف منعطف عرضه میشود که به نظر میرسد یک وسیله جانبی Lululemon گم شده است، و یک بند دو حلقه اختیاری وجود دارد که یک بند بالا برای امنیت بیشتر اضافه میکند. در حالی که من عاشق این بودم که بند تک حلقهای چقدر مجلل بود (مخصوصاً بالشتک اضافی پشت سرم)، در طول جلسات طولانیتر تلاش برای نگه داشتن هدست ۱٫۳ پوندی روی صورتم احساس ناراحتی میکرد. من به نوار حلقه دوگانه چسبیدم – که به وضوح در تصاویر مطبوعاتی اپل وجود ندارد – تا آن وزن را به طور یکنواخت پخش کنم.
و سپس باتری خارجی وجود دارد که تقریباً به تنهایی زیبایی فوق العاده صیقلی اپل را از بین می برد. به نظر می رسد یک بسته باتری USB معمولی است (البته با روکش فلزی زیباتر از بقیه)، و از طریق یک کابل پنج فوتی به Vision Pro متصل می شود. به نظر میرسد که همه چیزهایی که اپل با آن مخالف است وجود دارد – حتی خط Meta Quest یک باتری یکپارچه یکپارچه دارد. در حالی که می ترسیدم کابل را به اطراف بچرخانم، اعتراف می کنم که در حالی که نشسته بودم خیلی آزاردهنده نبود. اما این آن گونه مصالحه ای نیست که از یک دستگاه ۳۵۰۰ دلاری انتظار دارم.
سخت افزار ویژن پرو
با توجه به میزان فناوری موجود در ویژن پرو، ممکن است قابل درک باشد که چرا اپل نمیخواهد باتری سنگینی را وارد کند. این هدست دارای تراشه M2 با پردازنده مرکزی هشت هسته ای، پردازنده گرافیکی ۱۰ هسته ای و موتور عصبی ۱۶ هسته ای برای پردازش هوش مصنوعی است. همچنین ۱۶ گیگابایت رم در کنار تراشه R1 اپل برای پردازش تمام دوربینها و سنسورهای مورد نیاز برای ثبت اطلاعات از دنیای واقعی وجود دارد. اینها شامل یک اسکنر LiDAR، دوربین TrueDepth 3D، شش دوربین ردیابی جهان، دو دوربین اصلی با وضوح بالا، چهار دوربین داخلی ردیابی چشم، یک حسگر سوسو زدن، حسگر نور محیط و چهار واحد اندازهگیری اینرسی برای ردیابی حرکت سر و بدن شما هستند. در فضای سه بعدی وای
شاید بحث برانگیزترین نکته این است که Vision Pro تنها با ۲۵۶ گیگابایت فضای ذخیره سازی عرضه می شود. این رقم برای یک دستگاه ۳۵۰۰ دلاری بسیار پایین است، به خصوص که اپل آن را به عنوان یک رایانه تمام عیار قرار می دهد، به این معنی که شما برنامه ها و بازی های زیادی را نصب خواهید کرد. و در حالی که به احتمال زیاد بیشتر اوقات ویدیو را به آن پخش خواهید کرد، چنین حجم کم فضای ذخیرهسازی فضای زیادی را برای رسانههای آفلاین باقی نمیگذارد (هیچ نوع گسترش کارت SD نیز وجود ندارد، که برای یک محصول موبایل اپل معمول است). اگر Vision Pro میخرید، مدل ۵۱۲ گیگابایتی ۳۶۹۹ دلاری را برای فضای تنفسی بیشتر توصیه میکنیم، یا میتوانید آن را با ۱ ترابایت فضای ذخیرهسازی با قیمت ۳۸۹۹ دلار تکمیل کنید.
اپل ممکن است با باتری و فضای ذخیرهسازی ویژن پرو بازی کند تا فضایی برای نمایشگر آن باز کند، صفحهای که یکی از باشکوهترین صفحهنمایشهایی است که تا به حال به چشمم خورده است. این یک پنل Micro-OLED (فناوری که بسیار جدید است، من آن را فقط در یک محصول حملونقل دیگر دیدهام: BigScreen Beyond) دارای ۲۳ میلیون پیکسل یا تقریباً سه برابر وضوح یک صفحه نمایش ۴K است.
پس از آزمایش تقریباً تمام هدستهای واقعیت مجازی اصلی از زمان نمونه اولیه Oculus Rift DK2، و آزمایش طیف گستردهای از مانیتورهای گیمینگ که به طور فزایندهای بزرگ میشوند، صفحه نمایش Vision Pro یک مکاشفه است. به طرز شگفتانگیزی واضح و واضح است، خواندن متن را آسان میکند (که همیشه در هدستهای VR اولیه امکانپذیر نبود)، و پیکسلهای کافی برای مقیاسبندی فیلمهای ۴K به صفحهنمایشهای اندازه سینما را دارد. Vision Pro از نرخ تازهسازی تا ۱۰۰ هرتز پشتیبانی میکند، که باعث میشود پیمایش در وبسایتها نرم و ابریشمی شود و میتواند فیلمها را به صورت چندگانه با سرعت ۲۴ فریم در ثانیه و ۳۰ فریم در ثانیه برای پخش بدون لرزش پخش کند. (این همان لکنت خفیفی است که در تلویزیون ها در طول صحنه های اکشن و دوربین می بینید.)
ویژن پرو همچنین از HDR پشتیبانی میکند که نقاط برجستهتر در عکسها و ویدیوها و همچنین سطوح مشکی ظریفتر را ایجاد میکند. صحنههای تاریک بهویژه ترسناک به نظر میرسند، زیرا نمایشگر Micro-OLED برخلاف هدستهای دارای پنل LCD میتواند به رنگ مشکی خالص دست یابد. زمانی که برای اولین بار محیط غوطه ور اپل را در ماه فعال کردم، مدتی را صرف خیره شدن به تاریکی فضا کردم و تنها سطح صخره ای ماه و خورشید دوردست با من همراهی کردند.
میخواهم بگویم در حالی که به معنای هستی فکر میکردم، کمی موسیقی کلاسیک را ورق زدم، اما در حقیقت برای میلیونمین بار نواختن «OK Computer» را شروع کردم و در اضطراب نوستالژیک و ترسهایم از اینکه فناوری ما را به کجا میبرد غرق شدم. ویژن پرو، چه خوب و چه بد، دستگاه ایده آلی برای فرار از مشکلات دنیاست. (بعد از چند دقیقه متوجه شدم که اساساً در حال بازسازی صحنه بدنام Watchmen با دکتر منهتن هستم که به تنهایی روی سطح متروک مریخ نشسته است و مشتاق ترک بشریت است. شاید من به یک تعطیلات نیاز دارم.)
بلندگوهای صوتی فضایی داخلی هدست برای نوستالژی های برنامه ریزی نشده، جلسات پرخوری یوتیوب و محاسبات عمومی به اندازه کافی خوب هستند. آنها به مراتب بهتر از بلندگوهای معمولی لپ تاپ هستند، با عمق و ظرافت کافی برای به تصویر کشیدن احساسات تام یورک. با این حال، رده پایین چندانی وجود ندارد، بنابراین اگر میخواهید از بیس بینظیر برای موسیقی و فیلم لذت ببرید، باید از هدفون استفاده کنید. (در حال حاضر، Vision Pro از AirPods و هدفون های بی سیم Beats اپل پشتیبانی می کند، و من شانس نداشتم آن را به هیچ قوطی بی سیم دیگری مانند MDR-1000XM5 عالی سونی وصل کنم.) بلندگوهای Spatial Audio نیز باز هستند، بنابراین هر کسی که در نزدیکی باشد باز است. از هر چه می شنوید گوش می کند.
گوش دادن به موسیقی در Vision Pro به نظر می رسد که یک بلندگوی واقعی در اتاق خود داشته باشید، و درست به نام آن، صدا نیز اپلیکیشن های اطراف فضای مجازی شما را دنبال می کند. اپل حق اختراع ردیابی پرتوهای صوتی را به دست آورد، و پس از چند دقیقه مشخص است که این شرکت عمیقاً در مورد نحوه عملکرد صدا در سراسر VisionOS فکر کرده است. (مطمئناً راه درازی را با موسیقی بسیار فشرده iTunes و هدفونهای سفید کوچک پیمودهایم.) Vision Pro همچنین دارای یک آرایه شش میکروفون برای ضبط صدای شما در حین فریاد زدن به سیری، دیکته متن و پرش در چتهای ویدیویی است.
راه اندازی ویژن پرو
شروع کار با اپل ویژن پرو با تجربه عملی من در سال گذشته تفاوت چندانی نداشت. هنگامی که پیشسفارشها در دسترس بود، صورتم را بهطور مختصر در اپلیکیشن Apple Store اسکن کردم (که اندازه بالشتک و پیشانی بند شما را تعیین میکند) و گزینه ذخیرهسازی ۵۱۲ گیگابایتی را انتخاب کردم. این تقریباً برای انتخاب است، مگر اینکه لوازم جانبی مانند کیف مسافرتی ۲۰۰ دلاری را اضافه کنید.
از آنجایی که ویژن پرو از عینک پشتیبانی نمیکند، مجبور شدم نسخه چشمی خود را برای پیکربندی لنزهای زایس ۱۴۹ دلاری (که به صورت مغناطیسی روی هدست میچسبند) وصل کنم. به نظر می رسد نسخه من تمام شده است، که منجر به تقلای دیوانه وار برای یک معاینه سریع چشم شد. خوشبختانه، آپلود نسخه جدید از طریق برنامه اپل استور آسان بود – مجبور نیستید برای لنزهای سفارشی مانند Quest 3 از یک فروشنده دیگر دیدن کنید.
هنگامی که ویژن پرو من در روز راه اندازی رسید، بسته را باز کردم و از دیدن آن پر از لوازم جانبی شگفت زده شدم. علاوه بر هدست، باتری و نوار بافتنی انفرادی، یک روکش نرم، یک بالشتک لایت مهر اضافی (که ممکن است ضخیم تر یا نازک تر از هدست نصب شده باشد) و یک بند دو حلقه ای برای امنیت بیشتر نیز دریافت می کنید. همچنین یک شارژر USB-C، کابل ۱٫۵ متری USB-C و یک پارچه پولیش (که قطعاً مفید بود) نیز وجود دارد.
اولین باری که Vision Pro را پوشیدم همسرم با حالتی بین گیجی و انزجار به من نگاه کرد. او مجبور شده است در دهه گذشته از طریق ماجراجویی های واقعیت مجازی من زندگی کند، اما واضح است که این کلاه پلاستیکی دیگری برای غار گیمرها نبود. Vision Pro براق و شیک به نظر می رسد، اما پس از پوشیدن آن همچنان غیرقابل انکار است، مانند تلاشی بیش از حد مهندسی شده در بازی Robocop.
اپل در این مرحله تجربیات خود را به یک علم تبدیل کرده است. هنگامی که Vision Pro را روشن کردم، به جلو خیره شدم تا یک شناسه اپتیک، احراز هویت بیومتریک بر اساس عنبیه شما، و همچنین یک پین امنیتی شش رقمی ایجاد کنم. در مرحله بعد، مجبور شدم یک Persona ایجاد کنم، یک بازسازی دیجیتالی ترسناک از چهره من که در تماسهای FaceTime نشان داده میشود و به چشمهای دیجیتال در صفحه جلویی FaceTime قدرت میدهد. ساختن پرسونای شما شامل برداشتن هدست، پیروی از دستورالعملهای آن برای نگاه کردن به هر جهت، و سپس مجبور کردن یک لبخند با دهان بسته، لبخندی با دهان باز و مشاهده چشمان بسته است.
من احتمالاً باید به همسرم در مورد این روند هشدار میدادم – او با دیدن چشمان دیجیتالی من که به او نگاه میکردند، عملاً فریاد زد. شاید دنیا آماده نباشد که ما شاهد بازسازی عزیزانمان به عنوان آواتارهای دیجیتالی بی روح باشیم.
سلام محاسبات فضایی
با مشغله کاری انجام شده، با یک سایت مشترک مواجه شدم: صفحه اصلی. اما این یکی بالای انبوهی از اسباببازیها در اتاق خانوادگی من شناور بود، نه به صفحهای مانند آیفون یا آیپد من. اولین باری که Vision Pro را امتحان کردم، در یک اتاق جلسه خسته کننده اپل نشسته بودم که با عجله برای نشان دادن هدست ساخته شده بود. اما اکنون در خانه بودم و به رابط VisionOS نگاه میکردم که درست در جایی که بچههایم بازی میکردند معلق بود. برای اولین بار احساس می کنم از آیفون استفاده می کنم. می دانستم محاسبات هرگز مثل قبل نخواهد بود.
همانطور که چشمانم به اطراف نمادهای برنامه آشنا مانند سافاری، تلویزیون و عکس می چرخید، هر کدام زنده شدند و آماده بودند تا با لمس انگشت شست و اشاره ام آنها را راه اندازی کنم. هفتهها به اولین کاری که با ویژن پرو انجام میدهم فکر میکردم، و در نهایت این یک لحظه افتتاحیه عالی برای دید محاسبات فضایی اپل بود.
عکسها را باز کردم، به سمت یک ویدیوی فضایی اخیر از سفر به باغوحش آتلانتا رفتم و چشمانم کمی از اشک سرازیر شد. همسر و فرزندانم در یک قطار کوچک نشسته بودند و مشتاق بودند که اطراف باغ وحش را دور بزنند، و من در حال تماشای آن لحظه (عملاً دوباره) به صورت سه بعدی بودم. انگار در کهربا گرفتار شده باشد. مطمئنا، وضوح و نرخ فریم میتواند بهتر باشد (فیلمهای فضایی iPhone 15 Pro فقط با کیفیت ۱۰۸۰p با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه ضبط میشوند)، اما هنوز هم شگفتانگیز است که چقدر همهجانبه است.
من همچنین از اینکه Vision Pro چگونه عکس های پانوراما را مدیریت می کند شگفت زده شدم: یک دکمه را فشار دهید و می توانید آنها را به اندازه ای بزرگ کنید که دیوارهای خود را پر کند. در حالی که هیچ حس واقعی از عمق وجود ندارد، صرفاً مشاهده یک تصویر با وضوح بالا و فوق عریض که به اندازه بسیار زیاد منفجر شده است برای کمک به زنده کردن خاطرات کافی است. من متوجه شدم که تعداد زیادی عکس در Vision Pro را دوباره مرور می کنم، فقط به این دلیل که آنها در صفحه نمایش Micro-OLED آن عالی به نظر می رسند. اپل ممکن است بهترین دستگاه نوستالژی جهان را ساخته باشد.
ممکن است من شیفته دیدن عکسهایم در نوری جدید شده باشم – Vision Pro حتی باعث میشود که کار عادی مرور وب هیجانانگیز به نظر برسد، زیرا پنجرههای سافاری به راحتی میتوانند به ارتفاعات بسیار بالا برسند. میتوانید با فشردن انگشتانتان به هم و حرکت دادن آنها بهصورت افقی یا عمودی، مانند عصبیترین رهبر ارکستر جهان، در میان صفحات پیمایش کنید.
در عرض پنج دقیقه از آزمایش Vision Pro، من قبلاً احساس می کردم که یک متخصص محاسبات فضایی هستم. این گواهی بر این است که کل رابط کاربری چقدر بصری است، از حرکات انگشت برای انتخاب و پیمایش، تا ردیابی چشم که برای پیمایش رابط استفاده میشود. تنها ضربه مهمی که در مقابل visionOS دارم صفحه کلید مجازی آن است که واقعاً فقط برای شکار و نوک زدن آهسته و با دو انگشت مناسب است. همچنین میتوانید از سیری برای وصل کردن متن یا انجام کارهای اساسی مانند راهاندازی یک برنامه یا راهاندازی مجدد هدست استفاده کنید.
اتفاقاً این کاری است که من در نهایت چند بار در روز انجام دادهام تا با انواع اشکالات مقابله کنم. گاهی اوقات وقتی برنامه ها از صفحه اصلی روی آنها کلیک می کنم پاسخ نمی دهند. گاهی اوقات ویندوز به طور کامل ناپدید می شود و من نمی توانم کاری با ویژن پرو انجام دهم، جز اینکه از سیری بخواهم به من کمک کند.
به همان اندازه که این هدست چشمگیر است، واضح است که بدون آزمایش گسترده نیز در دسترس عموم قرار می گیرد، گویی کاربران اولیه ۳۵۰۰ دلار می پردازند تا آزمایش کننده های بتا باشند. این دقیقاً برای اپل جدید نیست – آیفون و مکینتاش اصلی هر دو گران بودند و ویژگیهای مهمی نداشتند – اما درک کمپین بازاریابی تهاجمی این شرکت را سخت میکند. هرچه بیشتر از Vision Pro استفاده می کنم، آشکارتر می شود که یک کیت توسعه دهنده است. این واقعیتی است که به نظر میرسد اپل قادر به پذیرش آن نیست، گویی هر چیزی را که لمس میکند باید یک محصول ضروری باشد.
با این حال، وقتی همه چیز به آرامی کار می کند، به راحتی می توان رویای اپل را برای آینده محاسباتی فضایی خرید. نقاشی دنیای خود با پنجره های مجازی فقط چند ثانیه طول می کشد و هرگز قدیمی نمی شود. در طول آزمایش، معمولاً یک مرورگر وب عظیم در مقابلم باز میشد، یک پنجره یوتیوب بالای کاناپهام در سمت راست، اپ استور بالای جایی که گربههایم روی آن میخوابند در سمت چپ معلق بود، و یک پنجره کوچک FaceTime در اطراف شناور بود. تماس های میدانی از خانواده
در آشپزخانهام، تایمرهای شناور را برای چند ظرف و یک پنجره Freeform روی یخچالم برای یادداشت کردن یادداشتها تنظیم کردم. وقتی بین اتاقها جابهجا میشدم، همه چیز سر جای خود باقی میماند، اگرچه اگر مجبور بودم هدست را تنظیم مجدد یا جدا کنم، همه چیز ناپدید میشد. ما باید اصطلاحی بسازیم که از چندوظیفه گستردهتر باشد، حضور در Vision Pro مانند مگا تسکینگ است. شاید ما باید آن را فقط زندگی کردن بنامیم؟ (آیا خواندن روزنامه با تلویزیون روشن در پس زمینه را مولتی تسکینگ می نامیم؟)
تجربیات همه جانبه (فقط آن را VR صدا نکنید)
علاوه بر نمایش نمایی از دنیای واقعی، میتوانید تاج دیجیتال ویژن پرو را نیز بچرخانید تا به تدریج شما را در یکی از محیطهای اپل، بازآفرینی دیجیتال مکانهایی مانند Mt Hood، Yosemite و سطح ماه فوقالذکر غرق کنید. این مکانها همگی به زیبایی رندر شدهاند، و همچنین دارای جلوههای صوتی قابل تنظیم برای کمک به فروش توهم بودن در آنجا هستند. در حالی که احساس میکنند کودک وارد دنیای واقعیت مجازی میشود، اما نشانهای از این هستند که اپل در واقع عناصر ضروری غوطهوری را درک میکند: عمق، مقیاس و وفاداری.
قبل از اینکه Vision Pro شما را از محیط خارج کند، فقط می توانید در اطراف سه فوت از یک محیط راه بروید، اما مانند پنجره های مجازی آن، فضای غوطه ور در یک مکان خاص باقی می ماند. اگر در اتاق نشیمن خود از ماه دیدن کردید، سپس به آشپزخانه بروید و یک نوشیدنی بنوشید، وقتی به صندلی خود بازگردید، خود را دوباره روی ماه خواهید دید.
جسورانه ترین تلاش اپل برای ارائه کامل در Vision Pro، Encounter Dinosaurs است، همان نسخه ی نمایشی که سال گذشته پیش نمایش کردم (و همچنین همان چیزی که باعث شد Cherlynn Low از Engadget با برخورد یک پروانه روی انگشت او وحشت زده شود). دیواری از خانه شما را به یک درگاه تبدیل به دنیایی ماقبل تاریخ میکند، جایی که چند دایناسور کوچک را میبینید که به اطراف میدوند و به دنبال آن دایناسورهای بزرگتری که از درگاه خارج میشوند و به نظر میرسد وارد خانه شما میشوند. دایناسورها همگی فوقالعاده تیزبین و باورپذیر به نظر میرسند و حتی اگر نزدیک شوید کمی به دستان شما واکنش نشان میدهند.
در حالی که بچههای من خودشان نمیتوانستند Encounter Dinosaurs را در Vision Pro ببینند، من نمای هدست را به Apple TV منعکس کردم و آنها از دیدن جانوران عظیمی که به اتاق بازی آنها حمله کردند شگفتزده شدند. امیدوارم این یک نسخه ی نمایشی برای اپل نباشد.
ویدیوهای همهجانبه جدید اپل – محتوای ۳ بعدی ۱۸۰ درجه که با کیفیت ۸K با صدای فضایی گرفته شده است – به همین ترتیب جاه طلبانه هستند. همه آنها قصد دارند شما را در یک مکان خاص با وفاداری باورنکردنی و عمق واقعی قرار دهند، از تماشای یک هایلاینر که بر فراز یک کابل نازک در ارتفاع ۳۰۰۰ فوتی بالای صخره نروژی در Adventure راه می رود، تا یک جلسه پارازیت پرواز بر روی دیوار در آلیشیا کیز: اتاق تمرین.
من در زمان خود ویدیوهای VR زیادی دیدهام، و فرمت اپل تا حد زیادی بهترین حس «حضور» را ارائه میکند، این ایده که شما از نظر فیزیکی به یک صحنه مجازی منتقل میشوید. من همچنین داشتن ویدیوی کامل ۳۶۰ درجه را از دست ندهم، فرمتی که به بیننده آزادی زیادی می دهد، اما تمرکز روی لحظات کلیدی را نیز دشوار می کند.
ماجراجویی با یک نمای نزدیک با وضوح فوق العاده بالا از هایلاینر انفرادی رایگان Faith Dickey آغاز می شود، چیزی که در ویدیوهای ۳۶۰ درجه کمتر موثر بود. شما می توانید تمام منافذ روی صورت او، رنگ درخشان چشمان او و هر تار مو را طوری ببینید که گویی درست در مقابل شما ایستاده است. این یک عکس سخت است، اما در انتقال آنچه که با ویدیوی همه جانبه ممکن است، موثر است.
همچنین کمک میکند تا دامنه شاهکارهای برجسته او که کاملاً خیرهکننده به نظر میرسند، مشخص شود. دیدن راه رفتن دیکی از روی طناب نازکی بر فراز صخرهای بسیار مرتفع به اندازه کافی هیجانانگیز است، اما این احساس معنادارتر نیز میشود، زیرا او دقیقاً به شما نگاه میکرد، تقریباً در دسترس.
یک سینمای شخصی (و بازگشت ویدیوی سه بعدی)
مانند بسیاری از هدستهای واقعیت مجازی، ویژن پرو در یک سینما برای یک نفر برتری دارد. اما با ارائه انعطافپذیری زیادی در مورد نحوه لذت بردن از نمایشها و فیلمها، نسبت به بازیهایی مانند Quest 3 و Vive جذابتر است. هر ویدیویی را میتوان به صفحهای با اندازه سینما گسترش داد، و مهم نیست که چقدر آن را بزرگ کنید، همه چیز واضح و واضح به نظر میرسد. (به یاد داشته باشید، تعداد پیکسلهای شما بیشتر از یک تلویزیون ۴K است که در برابر هر یک از کره چشمهای شما گیر کرده است.)
Vision Pro در نهایت راهی فوقالعاده برای بازبینی برخی از فیلمهای اخیر مورد علاقهام، مانند Dune و Mad Max: Fury Road بود. از همه شگفت انگیزتر؟ در واقع میتوانید Avatar: The Way of Water را همانطور که جیمز کامرون در نظر داشت تماشا کنید: در ۴K 3D با نرخ تازهسازی بالا و صدای فضایی فراگیر. اکنون که تلویزیونها و پروژکتورها به طور منظم سه بعدی را ارائه نمیکنند، فکر کردم دیگر هرگز نمیتوانم آن فیلم را با شکوه کامل ببینم. اما Vision Pro حتی بهتر از سینما به نظر می رسید، زیرا من هیچ عینک سه بعدی درهم و برهم نداشتم که صفحه را تاریک کند.
در حالی که میتوانید ویدیوهای شناور در دنیای واقعی را تماشا کنید، میتوانید آنها را در سینماهای مجازی از طریق برنامه Apple TV یا در دفتر مرکزی Avengers در +Disney مشاهده کنید. این یک راه آسان برای تکرار مقیاس بزرگ نمایشگرهای تئاتر است، و شما همچنین می توانید محل نشستن خود را انتخاب کنید. (من معمولاً ردیف جلو را انتخاب میکنم، اگرچه من از نمای بالکن جلویی نیز عاشق پرسپکتیو هستم.)
در میان برنامههای سرگرمی اولیه Vision Pro، که شامل Max، Prime Video، Crunchyroll و لیگهای ورزشی بزرگ میشود، من از دیدن برنامهای از IMAX شگفتزده شدم. گرفتن حس قرار گرفتن در مقابل یک صفحه نمایش غول پیکر IMAX در خانه سخت است، حتی اگر جلوی صفحه نمایش پروژکتور نشسته باشید. اما ویژن پرو توانست تجربه تماشای یک سیاره زیبا را در یک سینمای بزرگ IMAX تکرار کند. حس عمق و مقیاس آنقدر قانع کننده بود که گاهی احساس می کردم می توانم به صفحه بیفتم. هیجانانگیز و بینظیر است، همانطور که IMAX قرار بود باشد.
به همان اندازه که تماشای فیلم در Vision Pro عالی بود، اما بلندگوهای این هدست نمی توانند با تنظیمات سینمای خانگی مناسب یا نوار صوتی Dolby Atmos رقابت کنند. من متوجه شدم که AirPod Pros را فقط برای به دست آوردن کمی بیس در Mad Max: Fury Road و Dune به کار میبرم. (تماشای آن فیلمها در ویژن پرو اولین باری بود که آرزو میکردم یک جفت AirPods Max برای صدای پویاتر در اطراف داشته باشم. این به وضوح برنامه اپل بود.)
یک ابرقدرت مک
در حالی که این کامپیوتر به خودی خود یک کامپیوتر توانا است، قانعکنندهترین مورد استفاده ویژن پرو برای من، توانایی آن در گرفتن یک مک مدرن، حتی یک مک بوک ایر ۱۳ اینچی، و تبدیل صفحه نمایش آن به یک پنجره مجازی عظیم است. تنها چیزی که لازم است یک نگاه به مانیتور مک خود، ضربه زدن روی دکمه “اتصال” و بوم است، شما یک مک در محاسبات فضایی دارید.
بسیاری از جنبه های Vision Pro به دلیل عدم وجود کلمه بهتر، جادویی به نظر می رسد. اما من واقعاً از اینکه چگونه یکپارچه سازی Mac به خوبی کار می کند گیج شده ام. اتصال یکپارچه است، صفحه مک شما واضح به نظر می رسد، و تأخیر بسیار کمی هنگام تایپ یا ماوس در اطراف وجود دارد. و برای جذابتر کردن این تجربه، صفحهکلید و ماوس/تراکپد شما روی برنامههای اصلی Vision Pro نیز کار میکنند. (این فقط کار می کند، جدی.)
باز هم، در حالی که از لحاظ فنی میتوانید از دسکتاپهای مجازی روی هدستهای واقعیت مجازی دیگر استفاده کنید، آنها تقریباً واضح به نظر نمیرسند، تأخیر بسته به شبکه شما میتواند کثیف باشد و معمولاً در محدوده فضای مجازی به دام افتادهاید. در Vision Pro، من میتوانم روی یک پنجره مک مجازی ۱۰۰ اینچی در آشپزخانهام کار کنم و در عین حال مراقب بچههایم باشم. این قدرتمند و بی دردسر است، همانطور که همه فناوری های عالی باید باشد.
مطمئناً، من دوست دارم برنامه های بومی بیشتری را در Vision Pro ببینم، و همچنین کاوش عمیق تری در محتوای همه جانبه داشته باشم. اما اگر اپل به تازگی هدستی را که صفحه نمایش مک شما را مجازی سازی می کند به قیمت ۱۰۰۰ دلار به این خوبی بفروشد، تصور می کنم متخصصان خلاق و کاربران قدرتمند همه چیز را درگیر خود کنند. Vision Pro می تواند هم گردش کار موجود شما را بهبود بخشد و هم زمانی که از فضای کاری اصلی خود دور هستید، قابلیت های چندوظیفه ای فوق العاده را به شما ارائه دهد.
مشکل پرسونا
هیچ راهی برای چرخش آن وجود ندارد: پرسونای دیجیتال اپل افتضاح به نظر می رسند. سرد، مرده، غیرانسانی – انتخاب کنید. اپل به وضوح از این موضوع آگاه است، زیرا Personas در حال حاضر در نسخه بتای توسعه دهنده visionOS 1.1 به طرز چشمگیری بهتر به نظر می رسند، با جزئیات بیشتر و پشتیبانی بهتر برای افرادی که موهای صورت دارند. پرسونای اولیه من به طرز غم انگیزی غمگین به نظر می رسید، با جمجمه بدشکل و موهای نامرتب. نسخه visionOS 1.1 به طور قابل توجهی بهتر به نظر می رسد، بیشتر به این دلیل که جمجمه من دیگر شبیه مجسمه مومی در حال ذوب شدن در خورشید نیست. فکر میکنم هنوز هم ممکن است کمی مرا پیر کند، اما شاید این فقط یک فکر واهی باشد.
خوشبختانه مجبور نیستید Persona خود را زیاد مشاهده کنید، اما برای هرکسی که FaceTime یا از طریق Zoom یا Microsoft Teams تماس بگیرید، ظاهر میشود. طی چند چت FaceTime با کاربران غیر ویژن پرو (از جمله ویرایشگر ارشد Engadget Pranav Dixit)، واکنش اولیه آنها معمولاً خنده و سردرگمی بود. اما هر چه بیشتر چت میکردیم، عادیتر به نظر میرسید (اگرچه هیچکس فراموش نکرده بود که با داپلگانجر دیجیتال من صحبت میکردند). وقتی با یک کاربر دیگر Vision Pro صحبت می کنید کمتر ناخوشایند است، در آن مرحله شما فقط شرم را به اشتراک می گذارید.
با وجود تمام ایرادات پرسونا، من هنوز در شگفتم که اپل می تواند یک آواتار نیمه دقیق را تنها در چند ثانیه ایجاد کند. اما این شرکت به وضوح قبل از فرار از دره عجیب و غریب، کار زیادی در پیش دارد.
شروع ضعیف در بازی
یکی دیگر از نشانه هایی که نشان می دهد Vision Pro به طور کامل پخته نشده است، مجموعه بازی های کم خون آن در زمان عرضه است. What the Golf و Super Fruit Ninja هر دو در Apple Arcade در دسترس هستند، اما اساساً همان بازیهایی هستند که ما در دستگاههای دیگر بازی میکردیم، با این تفاوت که اکنون آنها کمی ذوق فضایی دارند. Synth Riders نزدیکترین Vision Pro به بیت Saber است، اما تقریباً به آن پویا نیست و من واقعاً از بیشتر موسیقی متنفرم.
چند عنوان مستقل مانند Black Box (20 دلار) وجود دارد که پازلهای مختلفی را در اطراف فضای شما قرار میدهد و Wisp (20 دلار)، یک بازی که به نظر میرسد شامل یک تزئین میز مجازی و یک همراه با هوش مصنوعی است. اما حتی آنها هم به اندازه عناوین واقعیت مجازی که برای یک دهه بازی میکردیم (مانند Superhot و Space Pirate Trainer) همهجانبه یا هیجانانگیز نیستند. بخشی از آن به دلیل جوان بودن پلتفرم Vision Pro است، اما اپل همچنین با عرضه نکردن کنترلر بازی VR، توسعه دهندگان را محدود کرده است.
من فقط برای استفاده از Vision Pro نیاز به پیدا کردن و شارژ یک جفت جوی استیک را از دست ندادم، اما دقت و بازخورد کنترلرهای Quest 3 را زمانی که واقعاً برای انجام برخی بازیها آماده بودم از دست دادم. اپل در نهایت میتواند به کنترلکنندههای واقعیت مجازی شخص ثالث اجازه دهد تا روی Vision Pro کار کنند، اما این مسئولیت توسعه سختافزار را نیز به شرکتهای دیگر منتقل میکند. اگر اپل واقعاً میخواهد که توسعهدهندگان بازیها را جدی بگیرند، باید راهحل کنترلر VR خود را طراحی کند.
برای بازیهای پشتیبانیشده مانند Sonic Dream Team و TMNT Splintered Fate، حداقل میتوانید یک کنترلر PlayStation یا Xbox را با Vision Pro جفت کنید. این کنترلرها همچنین برای پخش عناوین از فضای ابری و رایانه های شخصی بازی مفید هستند. برنامه iPad Steam Link به خوبی روی Vision Pro کار می کند، و همچنین می توانید به راحتی از طریق برنامه Nexus به استریم ابری Xbox و GeForce Now NVIDIA دسترسی داشته باشید.
با توجه به قرارداد استریم ابری مایکروسافت با متا و قوانین جدید اپل برای برنامه های استریم بازی، اگر در نهایت راه حل رسمی Vision Pro از مایکروسافت را ببینیم، تعجب نخواهم کرد. (همچنین می توانید از برنامه رسمی ایکس باکس برای پخش جریانی بازی ها از کنسول ایکس باکس در خانه خود استفاده کنید.)
آنچه Vision Pro اشتباه می کند
به راحتی می توان در مورد ویژن پرو بیش از حد مثبت به نظر رسید، در حالی که در مورد زیبایی بی نظیر صفحه نمایش آن و شگفتی دیدن اپل وارد عصر جدید محاسباتی می شود. بنابراین اینم مقداری آب سرد:
- با وزن ۱٫۳ پوند، حتی با بند Dual Loop برای بیش از یک ساعت پوشیدن آن خیلی سنگین بود. (به یاد میآورم که اپل همچنین نسخهای از باند Solo Knit با یک بند رویه موقتی را در طول نسخهی نمایشی اصلی من داشت. جالب است که ببینیم این گروه بازمیگردد، اپل!)
- حتی در جلسات کوتاه، به مقدار قابل توجهی حرکت چشم نیاز دارد و شما مستقیماً به صفحههای بسیار روشن نگاه میکنید. این چیزی نیست که بخواهید از آن استفاده کنید زیرا سعی می کنید قبل از خواب آرام شوید.
- صفحه نمایش جلویی EyeSight تقریباً به اندازه کافی روشن نیست و مطمئناً با آنچه که تصاویر تبلیغاتی اپل نشان می دهد بسیار فاصله دارد. برای دیدن آنها واقعاً باید به آنها نزدیک شوید، که هدف از داشتن آنها را شکست می دهد.
- خوب است که عمر باتری بیشتری را ببینیم. Vision Pro در حال حاضر بین دو تا دو ساعت و نیم شارژ می شود، اما به نوعی من نفرین شده ام که تقریباً هر بار که وارد یک جریان خلاقانه خوب می شوم هشدار باتری کم را ببینم.
- در حالی که اپل اعلام کرده است که ۶۰۰ برنامه برای Vision Pro در دسترس است، اما همه آنها ارزشمند نیستند (و برخی مانند Lowes’s Style Studio به طرز شگفت انگیزی باگ هستند).
- وقتی زیاد در حال حرکت هستید، ویژن پرو عالی نیست. تمام آن ویدیوهایی که از افرادی که در خیابان راه می روند در حالی که آن را پوشیده اند می بینید، بیشتر برای نفوذ در رسانه های اجتماعی ساخته شده اند. دوربینش خوبه ولی چشمات خیلی بهتره.
- دوربین های آن نمی توانند جزئیات دقیق را به خوبی ثبت کنند. آشپزی با ویژن پرو شروع کننده نیست، زیرا دیدن این که چقدر چاشنی استفاده می کنید سخت است و سیم باتری به راحتی خیس، بریده یا بسوزد.
- هزینه ۳۵۰۰ دلاری آن دشوار است، اما کاملاً متوقف می شود. (ما قبلاً ثابت کردهایم که این مورد برای کاربران معمولی در نظر گرفته نشده است، اما هزینه آن تقریباً به اندازه یک MacBook Pro، iPhone Pro و iPad Pro است.)
شروعی جذاب و آینده ای مبهم
این ممکن است طولانیترین نقدی باشد که تا به حال نوشتهام، زیرا واقعاً نمیتوانم به Vision Pro فکر نکنم. برای محاسبات به چه معناست؟ برای اپل چه معنایی دارد؟ آیا ما حتی حاضریم مردم این لباس ها را در ملاء عام بپوشند؟ و آیا زمانی که اپل باگها را برطرف کرد، ویژگیهای جدید اضافه کرد و توسعهدهندگان بیشتری را محاکمه کرد، باید دوباره آن را ارزیابی کنم؟
Vision Pro یک محصول معیوب است، اما مطمئناً خالی نیست. گویی اپل همه چیزهایی را که از ساخت مک، آیفون، اپل واچ و ایرپادها آموخته در یک دستگاه جمع آوری کرده است تا از معضل مبتکر جلوگیری کند. برای این شرکت آسان است که با تکرار آهسته محصولات فعلی خود، ایجاد تغییرات جزئی برای راضی کردن سرمایه گذاران و جهش های سخت افزاری برای برانگیختن طرفدارانی که قبلاً اختصاص داده شده بودند، پیشی بگیرد. دید واقعی ریسک می کند و من نمی توانم آن را تحسین نکنم.