
شرکت اپل
اپل (Apple Inc.) یک شرکت فناوری چندملیتی آمریکایی است که با نوآوریهای خود در زمینه نرمافزارهای کامپیوتری، رایانههای شخصی، تبلتهای موبایل، گوشیهای هوشمند و لوازم جانبی کامپیوتر، بخش فناوری را متحول کرد.
اپل که یکی از شناختهشدهترین برندهای جهان است، اولین رایانه شخصی موفق تجاری را ساخت و همچنین اولین شرکتی بود که رابط کاربری گرافیکی (GUI) را به صورت گسترده به بازار عرضه کرد.
Apple Computer, Inc. (سابق)
تاریخ: 1976 – تاکنون
سود هر سهم (سال قبل): 6.43 دلار
بخش: فناوری اطلاعات
صنعت: سختافزار، ذخیرهسازی و لوازم جانبی فناوری
مدیر عامل: آقای تیموتی دی. کوک
به گزارش اپست به نقل از britannica ، اپل که در سال ۱۹۷۶ توسط استیو جابز و استیو وزنیاک تأسیس شد، معیارهای جدیدی را در نوآوری محصول، عملکرد کاربرمحور، زیباییشناسی و طراحی، و یکپارچهسازی چند محصولی پایهگذاری کرد. اپل قابلیتهای رایانش مدرن را بازتعریف و متحول کرد. علاوه بر این، اپل با ایجاد یک بازار برای توسعهدهندگان برنامههای شخص ثالث، این صنعت را متحول کرد و از این اقتصاد جدید برای گسترش قابلیتهای محصولات خود و تقویت موقعیتش بهره برد. دفتر مرکزی این شرکت در کوپرتینو، کالیفرنیا قرار دارد.




محصولات و خدمات کلیدی
کامپیوترهای مک (Mac): خط تولید مک که از سال ۱۹۸۴ در حال تکامل است، استانداردهایی را در دنیای محاسبات شخصی تعیین کرده است.
آیفون (iPhone): آیفون که اساساً یک کامپیوتر پیچیده بستهبندی شده در یک مکعب مسطح است، در فناوری تلفن همراه یک تحولآفرین بود و شیوه ارتباط و مصرف رسانه مردم را تغییر داد.
آیپد (iPad): آیپد که شکاف بین گوشیهای هوشمند و لپتاپها را پر میکند، از زمان عرضه خود در سال ۲۰۱۰، بازار جدیدی را برای تبلتهای دیجیتال گشود.
آیپاد (iPod): یک پخشکننده موسیقی دیجیتال که از زمان سونی واکمن نمونهاش دیده نشده بود، آیپاد صنعت موسیقی را در سال ۲۰۰۱ متحول کرد و شیوه مصرف موسیقی توسط شنوندگان را تغییر داد.
اپل واچ (Apple Watch): اپل واچ که در سال ۲۰۱۵ عرضه شد، از جمله محصولات غالب در بخش فناوری پوشیدنی است.
مکبوک (MacBook): مکبوک، برند لپتاپهای اپل، به یک عنصر اصلی در محیطهای شخصی و حرفهای تبدیل شده است.
اپل تیوی پلاس (Apple TV+): به عنوان ورود اپل به خدمات سرگرمی جریانی، اپل تیوی پلاس به یک بازیگر غالب در بخش سرگرمی مبتنی بر اشتراک تبدیل شده است.
ایرپادز (AirPods): از زمان عرضه این محصول در سال ۲۰۱۶، ایرپادز به یک پیشرو در بازار صوتی بیسیم تبدیل شدهاند.
1976: روزهای گاراژ و اولین کامپیوتر اپل
پیدایش شرکت اپل، نه از یک دیدگاه بلندپروازانه، بلکه از آرزویی سادهتر نشأت گرفت: استیون جی. وزنیاک رویای دیرینهای برای ساخت کامپیوتر شخصی خود داشت.
وزنیاک از Altair 8800، اولین میکروکامپیوتر موفق تجاری که در سال 1975 عرضه شد، الهام گرفت. او که توسط دوستانش در Homebrew Computer Club، یک گروه علاقهمند، بیشتر تشویق شده بود، به سرعت یک مادربورد بازی ساده ساخت: اولین کامپیوتر شخصیاش.
ووزنیاک که در آن زمان کارآموز 26 سالهی مهندسی در هیولت-پاکارد بود، طرح خود را به کارفرمایش ارائه داد. وقتی شرکت علاقهای نشان نداد، ووزنیاک با استیو جابز 21 ساله، همکلاسی سابق دبیرستانش، همکار شد. این دو تصمیم گرفتند فعالیت خود را در گاراژ خانهی جابز آغاز کنند و در 1 آوریل 1976، شرکت اپل را به همراه رونالد وین، یک مدیر باتجربه در صنعت فناوری که در تسهیل و یکپارچهسازی دیدگاه شرکت و فعالیتهای عملیاتی بنیانگذاران جوان نقش داشت، تأسیس کردند.
جابز و ووزنیاک هر کدام 45 درصد از سهام شرکت را در اختیار داشتند؛ وین 10 درصد سهم مشارکتی داشت. برای تأمین سرمایه اولیه، جابز مینیبوس فولکسواگن خود و ووزنیاک ماشینحساب قابل برنامهریزیاش را فروختند.
این شرکت با کمک اولین سرمایهگذار فرشته خود و کهنه سرباز شرکت اینتل، آرماس کلیفورد “مایک” مارکولا، اولین محصول خود، یعنی اپل I را در جولای 1976 در جلسهی Homebrew Computer Club رونمایی کرد. اپل I که به قیمت 666.66 دلار فروخته میشد، یک مادربرد برهنه با یک CPU ابتدایی، حافظهی دسترسی تصادفی (RAM) و قابلیتهای ویدئویی بود، اما فاقد صفحهکلید یا مانیتور بود. با این حال، اولین محصول شرکت، اولین موفقیت – هرچند جزئی – استارتاپ گاراژی را رقم زد و 200 دستگاه در آن سال به فروش رفت. اواخر همان سال، رونالد وین تصمیم گرفت شرکت نوپا را ترک کند و 10 درصد از سهام خود را به قیمت 800 دلار بازفروخت.
۱۹۷۷–۱۹۷۸: اپل II و موفقیت تجاری اولیه
در ژانویه ۱۹۷۷، با تخصص و سرمایه اولیه ۲۵۰,۰۰۰ دلاری مارکولا، شرکت اپل ثبت شد.
اپل II، محصول بعدی شرکت، در آوریل ۱۹۷۷ عرضه شد و به اولین ریزکامپیوتر توزیعشده گسترده تبدیل گشت. این محصول یک موفقیت تجاری بود؛ حدود ۵ یا ۶ میلیون دستگاه در دهه بعدی به فروش رسید.
این نسخه جدید با بدنه پلاستیکی قالبگیریشده سفارشی خود، که رهایی از طراحیهای با بدنه فولادی آن زمان بود، نشانهای از یک پیشرفت طراحی کوچک را به همراه داشت. اپل II همچنین شامل گرافیک رنگی، صدا و قابلیت اتصال به تلویزیون بود. این محصول با قیمت پایه ۱۲۹۸ دلار به فروش میرسید و به عنوان یک محصول کاربرپسند شناخته میشد که به موفقیت آن در میان مصرفکنندگان عمومی کمک کرد.
پس از دستیابی به اولین نقطه عطف خود در بازار بزرگتر مصرفکننده، شرکت با معرفی یک کنترلر دیسک توسط وزنیاک که امکان استفاده از فلاپی دیسک ارزانقیمت را فراهم میکرد، موقعیت رقابتی خود را تقویت کرد. این قابلیت جدید، ذخیرهسازی و بازیابی دادهها را در اپل II بهبود بخشید و آن را سریعتر و قابل اعتمادتر ساخت.
۱۹۷۹: نوآوریها — رابط کاربری گرافیکی، ماوس، و آیکونها
در سال ۱۹۷۹، جابز تیمی از مهندسان را هدایت کرد تا نوآوریهای ایجاد شده در مرکز تحقیقات پالو آلتو (PARC) شرکت زیراکس در کالیفرنیا را مشاهده کنند.
نوآوریهای تغییردهنده بازی در زیراکس پارک
در PARC (مرکز تحقیقات پالو آلتو زیراکس)، سه ویژگی به آنها نشان داده شد که نوآوریهای تغییردهنده بازی برای این شرکت محسوب میشدند:
- رابط کاربری گرافیکی (GUI)، دارای پنجرههای روی صفحه
- یک دستگاه اشارهگر که به عنوان ماوس شناخته میشود
- استفاده از آیکونها (تصاویر گرافیکی) به جای دستورات خط فرمان دست و پا گیر

این ویژگیها در دو پروژه کلیدی در حال توسعه ادغام شدند: اپل لیزا (عرضه شده در سال 1983) و اپل مکینتاش (1984). (زیراکس بعدها در سال 1989 از اپل شکایت کرد و مدعی شد که ایده رابط کاربری گرافیکی خود را دزدیده است. این شکایت در سال 1990 به دلایل فنی رد شد، و دادگاه اعلام کرد که زیراکس مکان اشتباهی را برای طرح بیشتر نکات قانونی خود انتخاب کرده است.)
هدف این بود که رایانههای شخصی ارزانقیمت و کاربرپسندی توسعه یابند که دو ویژگی نوآورانه – GUI و ماوس – را به مصرفکنندگان انبوه معرفی کنند. اگرچه هر دو کامپیوتر از این ویژگیهای جدید بهره میبردند، اما برای جذب مخاطبان متفاوتی طراحی شده بودند. لیزا برای متخصصان کسبوکار در نظر گرفته شده بود، در حالی که مکینتاش بازار مصرفکننده گستردهتر را هدف قرار داده بود.
1980-1985: رقابت با IBM، مکینتاش، و خروج استیو جابز
سود و اندازه اپل با نرخی تاریخی رشد کرد. تا سال 1980، این شرکت بیش از 100 میلیون دلار درآمد خالص داشت و بیش از 1000 کارمند. در دسامبر 1980، اپل با ارائه 4.6 میلیون سهم به قیمت هر سهم 22 دلار، عمومی شد.
عرضه اولیه عمومی (IPO) اپل بزرگترین عرضه از سال 1956 بود، زمانی که شرکت فورد موتور عمومی شد. علاوه بر این، تا پایان سال 1980، ارزش تقریباً 2 میلیارد دلاری اپل بیشتر از فورد بود.
ورود IBM به بازار کامپیوترهای شخصی: به عنوان یک رقیب سرسخت در بازار نوظهور کامپیوترهای شخصی، اپل به زودی با رقابت IBM، بازیگر اصلی صنعت کامپیوتر، روبرو شد.
IBM نسخه خود از کامپیوتر شخصی را در سال 1981 عرضه کرد، و با سنت خود در استفاده تنها از قطعات سختافزاری و نرمافزاری اختصاصی فاصله گرفت. در عوض، IBM کامپیوتر شخصی خود را با استفاده از قطعات موجود، از جمله یک ریزپردازنده اینتل و یک سیستم عامل دیسک (DOS) از شرکت مایکروسافت، ساخت.
از آنجا که سایر تولیدکنندگان میتوانستند از همان قطعات سختافزاری که IBM استفاده میکرد و DOS را از مایکروسافت مجوز بگیرند، توسعهدهندگان نرمافزار جدید میتوانستند روی یک بازار گسترده سازگار با IBM PC برای نرمافزار خود حساب کنند. این سیستم به زودی یک برنامه صفحه گسترده جدید، لوتوس 1-2-3، داشت که محاسبات را تغییر داد و آنچه را که بعدها به عنوان “برنامه قاتل” شناخته میشد، ایجاد کرد: یک برنامه نرمافزاری (اپلیکیشن) به قدری مفید که فروش سختافزار را به جلو میراند.
کامپیوتر شخصی IBM فوراً در جامعه تجاری مورد حمایت و محبوبیت قرار گرفت و اپل II نتوانست موقعیت IBM را از بین ببرد. با مجموعهای از محصولات محاسبات تجاری موجود خود، پیشنهاد جدید IBM ضربه مهلکی به اپل لیزا که هنوز عرضه نشده بود، وارد کرد.
شکست لیزا: پس از اولین حضور خود در سال 1983، قیمت 9,995 دلاری لیزا بیش از پنج برابر قیمت یک کامپیوتر شخصی IBM بود. اگر هزینه به تنهایی عملکرد تجاری آن را در مقایسه با IBM تضمین نمیکرد، لیزا همچنین دارای مشکلات سختافزاری و ناسازگاریهای متعددی بود که عملکرد آن را در مقایسه با رقبای خود کند میکرد.
لیزا یک شکست حماسی برای تلاش شرکت در بازار محاسبات تجاری بود. اما اپل در بازار مصرفکنندگان عمومی با عرضه محصولی در سال بعد که حتی ممکن است نمادین تلقی شود، از نظر فرهنگی شاید بیشتر از نظر عملکردی، بهتر عمل کرد.
عرضه مکینتاش توسط اپل : پس از عرضه ناموفق لیزا، اپل برای عرضه محصول دوم آماده شد، به این امید که موقعیت قویتر، اگر نه غالب، در بازار به دست آورد. محصول جدید کامپیوتر مکینتاش بود.
اگرچه جف راسکین از اوایل سال 1979 پروژه تحقیقاتی مکینتاش را رهبری میکرد، اما استیو جابز در سال 1981، پس از حذف شدن از پروژه لیزا به دلیل تنشهای همکاری، این پروژه را بر عهده گرفت. مداخله جابز و اختلافات contentious با راسکین بر سر چشمانداز و جهت پروژه باعث شد راسکین در سال 1982 شرکت را ترک کند.
اپل که در 22 ژانویه 1984 در طول سوپر بول XVIII از طریق تبلیغات تلویزیونی به جهان معرفی شد، بلافاصله نامی آشنا شد. این تبلیغ که توسط ریدلی اسکات کارگردانی شده بود، ضربهای سخت، هرچند نمادین، به IBM وارد کرد و آن را با اقتدار پادآرمانشهری و شرورانه رمان 1984 جورج اورول مرتبط ساخت.
در مقابل، این آگهی اپل را به عنوان قهرمان ضد فرهنگ داستان – نمادی از آزادی، پیشرفت و نوآوری – به تصویر کشید.
ادغام یک رابط کاربری گرافیکی (GUI) کاربرپسند، طراحی یکپارچه، و قیمت مقرون به صرفه 2500 دلاری مکینتاش آن را برای مشاغل و کاربران فنی و همچنین، و شاید مهمتر از همه، برای مصرفکنندگان عمومی قابل دسترس و جذاب کرد. اگرچه این آگهی عمیقاً بینندگان را تحت تأثیر قرار داد و به یکی از نمادینترین تبلیغات در تاریخ سوپر بول تبدیل شد، اما بیشتر از فروش تجاری، سروصدای فرهنگی ایجاد کرد.
1985-1997: کشمکشهای رهبری پس از جابز و وزنیاک
با وجود واکنش هیجانانگیز رسانهها، مکینتاش در ابتدا کمتر از انتظارات اپل به فروش رفت. مک، همانطور که شناخته شد، حافظه و ظرفیت ذخیرهسازی ناکافی داشت. فاقد ویژگیهای ضروری مانند کلیدهای مکاننما و نمایشگر رنگی بود که هر دوی آنها در آن زمان از امکانات استاندارد برای رایانههای شخصی محسوب میشدند.
علاوه بر این، شکاکان تردید داشتند که بزرگسالان هرگز بخواهند از ماشینی استفاده کنند که به رابط کاربری گرافیکی (GUI) متکی است و آن را “اسباببازیمانند” و هدر دهنده منابع محاسباتی محکوم میکردند.
در پی عملکرد ضعیف فروش، جابز در سپتامبر 1985 توسط مدیر عامل (CEO) جان اسکالی از شرکت اخراج شد. (وزنیاک در فوریه 1985 اپل را ترک کرده بود تا معلم شود.)
جابز پس از خروج از اپل، شرکت کامپیوتری دیگری به نام NeXT Inc. را در سال 1985 تأسیس کرد. سال بعد، او بخش گرافیک کامپیوتری لوکاسفیلم را خریداری کرد تا استودیو انیمیشن پیکسار را ایجاد کند. تأسیس هر دو شرکت، اگرچه در آن زمان خارج از محدوده توسعه اپل بود، اما برای دوران نوآوری آینده شرکت در فناوری (فناوری NeXT پایه و اساس macOS بود) و همچنین طراحی و تجربه کاربری (آنچه اکنون UX نامیده میشود) بسیار مهم بود.
تحت نظر اسکالی، اپل پیشرفتهای پایداری در مک ایجاد کرد؛ مهمترین آنها، معرفی یک چاپگر لیزری مقرونبهصرفه همراه با PageMaker شرکت Aldus، اولین برنامه “کیلر اپ” مک (1985). این دو نوآوری با هم، انقلاب نشر رومیزی را برای مصرفکنندگان و مشاغل به طور یکسان آغاز کردند. صنایع گرافیک و نشر به سرعت به مهمترین بازار مک تبدیل شدند.
در سال 1987، مک II و مک SE معرفی شدند. مک II اولین مدل از خط مک بود که گرافیک رنگی و طراحی ماژولار را در خود جای داد، در حالی که مک SE اولین مدل از سری خود بود که یک اسلات توسعه ارائه میداد (که بعداً شامل یک جایگاه هارد دیسک به عنوان یک ویژگی استاندارد شد).
اگرچه این محصولات محبوبیت اپل را در میان مصرفکنندگان افزایش دادند، همانطور که با رشد پایگاه یک میلیون کاربر آن مشهود است، این شرکت به زودی درگیر چالشهای قانونی شد که سرعت و پیشرفت آن را مختل کرد.
اپل درگیر دعواهای حقوقی بود در حالی که کامپیوترهای شخصی (PC) در حال نوآوری بودند. ناسازگاری مک با نرمافزار Apple II، مشکلی که شرکت در ابتدا نادیده گرفت، فروش آموزشی را کند کرد و شرکت را مجبور ساخت تا خط تولید قدیمی Apple II خود را تا سال ۱۹۹۳ حفظ کند، که این امر پیشرفت آن را به عنوان یک نوآور در صنعت مختل کرد.
فروش به مصرفکنندگان کاهش یافت زیرا اپل توسعه بازی را به دلیل ترس از اینکه مک در جامعه تجاری جدی گرفته نشود، دلسرد کرد. علاوه بر این، مایکروسافت، پس از تلاشی ناموفق برای دستیابی به توافقی برای عرضه Mac OS بر روی پردازنده اینتل، ویندوز را که سیستم عامل گرافیکی خودش بود، معرفی کرد.
اپل سالها بیهوده شکایت کرد تا مایکروسافت را از کپیبرداری “ظاهر و حس” (look and feel) سیستم عامل خود باز دارد، اگرچه خود Mac OS نیز از رابط کاربری گرافیکی (GUI) زیراکس PARC الهام گرفته بود. در همین حال، با بهبود نسخههای متوالی ویندوز و رقابت بین چندین تولیدکننده کامپیوتر شخصی که منجر به نوآوری بیشتر و قیمتهای پایینتر شد، مصرفکنندگان کمتری مایل به پرداخت هزینه اضافی بودند که اپل به دلیل شهرت خود در کیفیت، طلب میکرد.
با نزدیک شدن به پایان دهه ۱۹۸۰، اپل خود را در مواجهه با چالشهای حقوقی بیشتری یافت (از جمله نبرد حقوقیاش با زیراکس بر سر رابط کاربری گرافیکی):
- در سال 1989، شرکت اپل کورپس (Apple Corps Ltd.)، ناشر موسیقی بیتلز، از اپل به دلیل مسائل مربوط به نام و نشان تجاری شرکت شکایت کرد. این نبرد حقوقی چندین سال به طول انجامید؛ در دهه 2000 و زمانی که اپل iTunes و آیپاد را معرفی کرد و وارد صنعت موسیقی شد، این کشمکش شدت گرفت.
- همچنین در سال 1989، اپل واحدهای فروخته نشده لیزا را در یک محل دفن زباله در لوگان، یوتا، از بین برد. این رویداد به بخشی از افسانههای فناوری تبدیل شد، نمادی از بزرگترین شکست نوآورانه این شرکت. در همین حین، جابز سیستم عامل NEXTSTEP را منتشر کرد – یک پیشرفت قابل توجه، زیرا بعدها پس از بازگشت جابز به شرکت، این سیستمعامل به عنوان پایه و اساس Mac OS X اپل قرار گرفت.
نزدیک شدن اپل و آیبیام : در یک حرکت غافلگیرکننده، اپل و آیبیام در سال ۱۹۹۱ اعلام اتحاد کردند. علاوه بر امضای یک توافقنامه فناوری با موتورولا برای توسعه یک تراشه نسل بعدی به نام پاورپیسی (PowerPC)، اپل و آیبیام دو شرکت نرمافزاری جدید به نامهای تالیجنت (Taligent, Inc.) و کالیدا لبز (Kaleida Labs, Inc.) را برای توسعه نرمافزار سیستمعامل ایجاد کردند.
انتظار میرفت تالیجنت نسخههایی از هر دو سیستمعامل مک اواس (Mac OS) و آیبیام اواس/۲ (IBM OS/2) را قادر سازد تا روی یک استاندارد سختافزاری جدید، یعنی پلتفرم مرجع سختافزار مشترک (CHRP)، اجرا شوند. کالیدا لبز نیز قرار بود نرمافزارهای چندرسانهای توسعه دهد.
اما با شروع اختلاف هر دو شرکت بر سر مشخصات مهندسی CHRP و افزایش هزینهها به حدود ۴۰۰ میلیون دلار برای تالیجنت و ۲۰۰ میلیون دلار برای کالیدا لبز، اپل با دستاورد اندکی از سرمایهگذاری خود کنار کشید.
شکستهای نیوتن و کلاریس اپل : اسکالی همچنین با نیوتن (Newton)، یک دستیار دیجیتال شخصی (PDA) که از تشخیص دستخط ضعیفی رنج میبرد و منابع مهندسی و مالی شرکت را منحرف کرد، بیش از آنچه اپل میتوانست ارائه دهد، وعده داد.
علاوه بر این، شرکت در مورد کلاریس کورپوریشن (Claris Corporation)، بخش نرمافزاری خود، دچار تردید شد؛ ابتدا آن را به عنوان یک شرکت مستقل سازماندهی مجدد کرد و سپس زمانی که شروع به انتقال منابع بیشتری به نرمافزار ویندوز کرد، آن را دوباره جذب نمود.
ادامه دست و پا زدن اپل : در سال ۱۹۹۳، اسکالی با مایکل اسپیندلر (Michael Spindler) به عنوان مدیرعامل جایگزین شد. برجستهترین دستاوردهای اسپیندلر، انتقال موفقیتآمیز مک اواس به ریزپردازنده پاورپیسی و آغاز تغییر از استانداردهای اختصاصی اپل بود.
با این وجود، اپل با پیشبینیهای بازاریابی دست و پنجه نرم میکرد، موجودیهای بزرگی از برخی مدلها را که قابل فروش نبودند انباشت میکرد، در حالی که همزمان قادر به تأمین میلیاردها دلار سفارش برای مدلهای دیگر نبود.
این شکستها، همراه با مشکلات شدید کنترل کیفیت، به ویژه یک خط تولید مانیتورهای معیوب و برخی رایانههای قابل حمل قابل اشتعال که به شدت مورد توجه عموم قرار گرفتند، به سلطنت اسپیندلر در اوایل سال ۱۹۹۶ با انتصاب گیلبرت اف. آمیلیو (Gilbert F. Amelio) پایان داد.
۱۹۹۷–۲۰۱۰: رنسانس و بازآفرینی
در سال ۱۹۹۶، اپل حرکتی محوری انجام داد که مسیر استراتژیک آن را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد. پس از چندین تلاش برای توسعه جایگزینی برای سیستمعامل مک قدیمی خود، اپل شرکت NeXT Software, Inc. را خریداری کرد؛ شرکتی که جابز پس از برکناری از اپل در سال ۱۹۸۵ تأسیس کرده بود.
در ادامه این حرکت، اپل تحت رهبری آمیلیو، شروع به کاهش هزینههای عملیاتی و بازگرداندن کنترلهای کیفیت کرد. با وجود این تلاشها، تنها درصد کمی از خریداران جدید رایانه، مک را به ماشینهای ویندوزی ترجیح میدادند. وضعیت مالی اپل در اواخر دهه دوم فعالیتش وخیم بود.
جابز که اکنون مشاور مدیرعامل تحت فشار اپل بود، به سرعت از مسیر شرکت دلسرد شد و تمام سهام اپل را که در فروش NeXT دریافت کرده بود، به جز یک سهم، فروخت.
هنگامی که اپل تحت رهبری آمیلیو نتوانست سودآور شود و سهم بازار جهانی آن به حدود ۳٪ کاهش یافت، هیئت مدیره در اواسط سال ۱۹۹۷ یک جایگزین موقت شگفتانگیز را استخدام کرد: جابز، که برای اولین بار به رهبر بلامنازع شرکتی تبدیل شد که او خود یکی از بنیانگذارانش بود.
بازگشت جابز: آیمک، آیتونز، آیپاد، آیفون و آیپد. پس از بازگشت به سکان هدایت، جابز بلافاصله شروع به احیای شرکت کرد و اتحادی با مایکروسافت، دشمن سابق، اعلام کرد، برنامه نیمهکاره (و سود سوز) مجوزدهی به مکاواس را پایان داد، خطوط تولید متعدد (و گیجکننده) شرکت را سادهسازی کرد و آیمک را روانه بازار کرد؛ اولین محصول از بسیاری محصولات مقرونبهصرفه و نوآورانهای که از شرکت تازه احیا شده بیرون آمد.
اپل محصولات خود را به عنوان بخشی از یک سبک زندگی سطح بالا یا «iLife» معرفی کرد. این کار با تأکید بر طراحیهای ظریف، مینیمالیستی و از نظر زیباییشناختی دلپذیر (مانند iMac) صورت گرفت که بیشتر شبیه به هنر مدرن بودند تا ماشینآلات.
iMac که برای احیای جذابیت اپل در میان مصرفکنندگان و بخش آموزشی طراحی شده بود، به سرعت به پرفروشترین مک تاریخ تبدیل شد و سهم اپل از بازار آمریکا را در اوت ۱۹۹۸ از پایینترین حد خود یعنی ۲.۶ درصد در دسامبر ۱۹۹۷، به تقریباً ۱۳.۵ درصد افزایش داد. علاوه بر این، اپل در سال مالی ۱۹۹۸، برای اولین بار از سال ۱۹۹۵، سالی سودآور را تجربه کرد.

در سال ۲۰۰۱، اپل iTunes را معرفی کرد؛ نرمافزاری برای پخش و مدیریت رسانه که امکان ذخیره، سازماندهی، و پخش فایلهای صوتی دیجیتال تبدیلشده به فرمت MP3 را فراهم میکرد. اواخر همان سال، اپل شروع به فروش iPod کرد؛ یک پخشکننده MP3 قابل حمل که به سرعت به رهبر بازار تبدیل شد. (اصطلاح پادکست که ترکیبی از iPod و broadcast به معنای “پخش” است، هم به عنوان اسم و هم فعل برای اشاره به محتوای صوتی یا تصویری که برای پخش قابل حمل یا با تأخیر دانلود میشود، استفاده میگردد.) مدلهای بعدی شامل ظرفیتهای ذخیرهسازی بیشتر یا اندازههای کوچکتر، صفحهنمایشهای رنگی و قابلیتهای پخش ویدئو بودند.

در سال ۲۰۰۳، اپل شروع به فروش نسخههای قابل دانلود آهنگهای شرکتهای بزرگ ضبط موسیقی با فرمت MP3 از طریق اینترنت کرد. در سال ۲۰۰۵، اپل دستگاه پخش موسیقی دیجیتال آیپاد نانو را معرفی کرد که یکپنجم اندازه آیپاد اصلی بود. تا سال ۲۰۰۶، بیش از یک میلیارد آهنگ و ویدیو از طریق وبسایت اپل فروخته شد.
در سال ۲۰۰۷، اپل آیفون لمسی را معرفی کرد؛ یک تلفن همراه با قابلیت پخش MP3 و ویدیو و دسترسی به اینترنت. این دستگاه فراتر از یک کامپیوتر همراه و پخشکننده رسانه ادغام شده با تلفن بود و ویژگیهای چندلمسی پیشگامی را معرفی کرد که شیوه تعامل کاربران با فناوری را شکل داد.
اگرچه آیفون برای بازار گستردهتر مصرفکنندگان طراحی شده بود، یکی از بزرگترین رقبای آن — بلکبری، که توسط شرکت کانادایی ریسرچ این موشن (RIM) طراحی شده بود — دستگاه ارتباطات سیار غالب در میان کاربران تجاری بود.
در پاسخ، اپل در سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۹ تلاش کرد تا با متمایز کردن آیفون و نوآوری در قابلیتهای موبایلی که نیازها و انتظارات مصرفکنندگان را تغییر داد، موقعیت RIM را تضعیف کند، از جمله:

- قابلیتهای صفحه نمایش چند لمسی که به کاربران امکان میداد با کشیدن انگشت (سوایپ)، نیشگون گرفتن (بزرگنمایی) و تایپ روی صفحهکلید دیجیتال کار کنند. این یک تفاوت چشمگیر با محصولات RIM (بلکبری) بود که دارای کلیدهای فیزیکی بودند.
- ترکیب پیامک و ایمیل (قابلیتهایی که بلکبری در آنها تخصص داشت) با قابلیتهای تلفن، مرور اینترنت و آیپاد.
- سازگاری با کامپیوترهای مک، که به آیفون قابلیتهای یکپارچهسازی فراتر از بلکبری میبخشید.
- ارتقاء آیفون در سال 2008 برای سازگاری با شبکههای بیسیم 3G و تجهیز آن به قابلیتهای سیستم موقعیتیاب جهانی (GPS).
- ایجاد از برنامههای شخص ثالث (اپ استور اپل) که قابلیتهای توسعهیافته آیفون را فراتر از دستگاههایی مانند بلکبری که متکی بر توسعه داخلی بودند، تسریع بخشید.

تمرکز دوگانه اپل بر نیازهای مصرفکننده و یکپارچهسازی کسبوکار، با قرار دادن آیفون به عنوان امتدادی روزمره از زندگی خانگی و کاری، در نهایت سهم بازار را از RIM گرفت.
تا ۱۹ ژوئن ۲۰۰۹، زمانی که اپل آیفون 3GS را عرضه کرد (که در سه روز اول یک میلیون دستگاه فروخت)، سهم این شرکت از بازار گوشیهای هوشمند به حدود ۲۰ درصد رسیده بود (در مقایسه با حدود ۵۵ درصد برای سری گوشیهای هوشمند بلکبری).
آیفون 3GS علاوه بر تغییرات سختافزاری مانند دوربین دیجیتال سهمگاپیکسلی که میتوانست ویدیوهای دیجیتال ضبط کند و یک قطبنمای دیجیتال داخلی که قابلیت کار با نرمافزارهای نقشهبرداری مختلف را داشت، شامل یک سیستم عامل جدید به نام iPhone OS 3.0 نیز بود.
سیستم جدید شامل پشتیبانی از کنترلهای فعالشونده با صدا و قابلیت بازیهای الکترونیکی همتا به همتا (P2P) با سایر کاربران آیفون از طریق اتصالات اینترنت Wi-Fi بود. ویژگی اخیر بخشی از استراتژی اپل برای رقابت در بازار بازیهای قابل حمل با Nintendo DS و Sony PSP بود. آیفون همچنین میتواند برای خواندن کتابهای الکترونیکی یا ایبوکها استفاده شود. ایبوکها با فرمتهای سازگار با آیفون را میتوان از طریق اینترنت از فروشندگان کتاب الکترونیکی مانند فروشگاه iTunes و Amazon.com خریداری کرد.
در سال ۲۰۱۰، اپل آیپد را معرفی کرد؛ یک دستگاه با صفحه نمایش لمسی که اندازه و عملکرد آن شکاف بین لپتاپ و گوشی هوشمند را پر میکرد. آیپد یک تبلت چندرسانهای بود که به کاربران امکان میداد آن را با همان مجموعه حرکات انگشتان دست مانند آیفون کار کنند. آیپد که با صفحه نمایش لمسی قادر به نمایش ویدئوی با کیفیت بالا طراحی شده بود، همچنین از طریق iTunes و App Store دسترسی به برنامهها را فراهم میکرد.
در سال ۲۰۱۱، اپل iCloud را معرفی کرد، یک سرویس رایانش ابری که در آن برنامهها، عکسها، اسناد، تقویمها و موسیقیهای اخیراً خریداری شده کاربران روی سرورهای iCloud ذخیره میشد و به طور خودکار در دستگاههای کاربران بهروزرسانی میشد. برخی از تحلیلگران، iCloud را به عنوان برنامه اپل برای آیندهای میدیدند که در آن کاربران میتوانستند کامپیوتر شخصی را به عنوان محل اصلی ذخیرهسازی دادهها کنار بگذارند.
۲۰۱۱-اکنون: تیم کوک به عنوان مدیرعامل و اولین شرکت تریلیون دلاری
استیو جابز به دلیل بیماری در آگوست ۲۰۱۱ از سمت مدیرعاملی استعفا داد و تیم کوک، مدیر ارشد عملیاتی وقت، جانشین او شد. جابز دو ماه بعد بر اثر سرطان درگذشت.

تیم کوک در سالهای اولیه مدیریت تیم کوک، شرکت اپل محصول کاملاً جدیدی را معرفی نکرد، بلکه نسخههای جدیدی از محصولات قبلی را به بازار عرضه کرد؛ از جمله آیفون 4S که شامل برنامه دستیار شخصی سیری بود و میتوانست به دستورات و پرسشهای شفاهی پاسخ دهد (۲۰۱۱). همچنین، آیپد مینی که نسخه کوچکتری از آیپد بود (۲۰۱۲) و آیپد پرو، نسخه بزرگتر آیپد که برای استفاده تجاری در نظر گرفته شده بود (۲۰۱۵) معرفی شدند.
در سال ۲۰۱۴، اپل بزرگترین خرید خود را با تصاحب شرکت تولیدکننده هدفون و سرویس پخش موسیقی بیتس بای دره (Beats by Dre) انجام داد. این شرکت که توسط تهیهکننده موسیقی دکتر دره (Dr. Dre) و مدیر اجرایی موسیقی جیمی آیوین (Jimmy Iovine) تأسیس شده بود، به مبلغ ۳ میلیارد دلار خریداری شد.

همچنین در سال ۲۰۱۴، این شرکت اپلپی (Apple Pay) را راهاندازی کرد. این اپلیکیشن سیستمهای پرداخت موبایلی را متحول کرد و دیدگاه مصرفکنندگان را نسبت به تراکنشهای دیجیتال تغییر داد، به طریقی که مانند یک کارت عابر بانک دیجیتال راحت و امن عمل میکند.
در سال ۲۰۱۵، اپل ساعت هوشمند اپل واچ (Apple Watch) را معرفی کرد که ورود این شرکت به حوزه فناوریهای پوشیدنی را رقم زد. اپل واچ با ادغام قابلیتهای پایش تناسب اندام و سلامت، و اتصال آنلاین و به آیفون، به یک بخش تجاری مهم در مجموعه محصولات گسترده این شرکت تبدیل شد.
AirPods، مجموعهای از هدفونهای بیسیم، در سال ۲۰۱۶ معرفی شدند و به یکی از پرفروشترین محصولات بازار تبدیل گشتند. همچنین در سال ۲۰۱۸، اپل HomePod را عرضه کرد؛ یک اسپیکر هوشمند که توسط سیری کنترل میشود و برای رقابت با دستیار مجازی الکسا آمازون طراحی شده بود.

تولید شده توسط محبوبیت آیفون، در سال ۲۰۱۸ اپل اولین شرکتی شد که به ارزش بازار یک تریلیون دلار رسید. دو سال بعد اپل این رقم را دو برابر کرد که باز هم برای اولین بار بود.
در سال ۲۰۲۰ اپل ریزپردازنده خود، یعنی M1 را برای کامپیوترهای مکینتاش معرفی کرد که قبلاً از تراشههای اینتل استفاده میکردند. M1 یکی از سریعترین ریزپردازندههای موجود بود و به گونهای طراحی شده بود که سریع باشد و در عین حال مصرف برق کمتری نسبت به تراشههای قبلی داشته باشد. این شرکت متعاقباً نسخههای به روز شدهای از تراشه M1 را منتشر کرد: M2 در سال ۲۰۲۲، M3 در سال ۲۰۲۳ و M4 در سال ۲۰۲۴.
از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، اپل مجموعهای از ارتقاء محصولات را برای خطوط تولید متعدد، از آیفون ۱۴ تا کامپیوترهای مک خود، عرضه کرد. در ژانویه ۲۰۲۵، اپل وارد مراحل نهایی تأیید اولین تراشههای پردازنده ساخت آمریکا خود در کارخانه شرکت تولید نیمهرسانای تایوان (TSMC) در آریزونا برای استفاده در دستگاههای اپل شد.
تاریخچه اپل از یک استارتاپ گاراژی در سیلیکون ولی تا تبدیل شدن به یک غول فناوری بزرگ ، مانند یک حماسه با پیچ و خمهای یک تریلر شرکتی است. از رقابت اولیه با IBM تا موقعیت فعلی خود در تسلط بر بازار، اپل با به چالش کشیدن مفاهیم جاافتاده از چیستی یک محصول، نحوه کارکرد آن و نحوه ادغام آن در زندگی روزمره ما (هم در خانه و هم در محل کار) نوآوری کرده و چشمانداز فناوری را متحول کرده است. مسیر اپل شاید به بهترین وجه با شعار نمادین سال ۱۹۹۷ آن خلاصه شود، که زمانی که شرکت در آن زمان در حال تقلا بود و در چهارراه بازسازی خود قرار داشت،
آنجلا آرندتس: غول فناوری
آنجلا آرندتس (متولد ۱۲ ژوئن ۱۹۶۰، نیو پلاستین آمریکا ) یک مدیر اجرایی آمریکایی است که در شرکتهای مد متعددی در سمتهای بالایی فعالیت داشته است؛
در سال ۲۰۱۳ اعلام شد که آرندتس به عنوان نایب رئیس ارشد بخش خردهفروشی و فروش آنلاین به اپل میپیوندد. اگرچه این خبر برای اکثر ناظران در هر دو صنعت فناوری غافلگیرکننده بود، اما او توانایی اثبات شدهای در بهبود آنچه که خودش آن را “سفر مشتری” در خردهفروشی مد سطح بالا مینامید، داشت. آرندتس رسماً در سال ۲۰۱۴ پست خود را در اپل آغاز کرد. بخش عمده تمرکز او بر فروشگاههای خردهفروشی شرکت بود که او به دنبال طراحی مجدد آنها به عنوان “میدانهای شهری” بود. علاوه بر این، او دورههای آموزشی “امروز در اپل” را در فروشگاهها معرفی کرد. در فوریه ۲۰۱۹ اعلام شد که آرندتس در ماه آوریل اپل را ترک میکند. این خبر غیرمنتظره بود و در زمانی منتشر شد که اپل با کاهش فروش آیفون مواجه بود.
تیم کوک
تیم کوک (متولد ۱ نوامبر ۱۹۶۰، موبیل آمریکا) یک مدیر اجرایی فناوری آمریکایی است که از سال ۲۰۱۱ مدیرعامل (CEO) شرکت فناوری اپل بوده است.
کوک در رابرتزدیل، آلاباما بزرگ شد. او در سال ۱۹۸۲ از دانشگاه آبرن در آلاباما با مدرک کارشناسی مهندسی صنایع فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۸۸ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی را از دانشگاه دوک در دورهام، کارولینای شمالی دریافت کرد. او از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۴ برای شرکت تولیدکننده رایانه (IBM) کار کرد . پس از آن، او مدیر ارشد عملیاتی بخش فروش مجدد در خردهفروشی رایانه اینتلیجنت الکترونیکس (۱۹۹۴-۱۹۹۷) و معاون رئیس مواد شرکت در شرکت تولیدکننده رایانه کامپک کامپیوتر کورپوریشن (۱۹۹۷) بود.

اپل در آستانه فروپاشی بود که استیو جابز، بنیانگذار شرکت، در سال ۱۹۹۷ به آن بازگشت. کوک اندکی پس از آن در سال ۱۹۹۸ به عنوان معاون ارشد عملیات جهانی به اپل پیوست. جابزِ دوراندیش و محصولات جدیدی مانند آیمک، آیپاد و آیفون، در دوران بازگشت اپل مورد توجه بسیاری از رسانهها قرار گرفتند، اما موفقیت کوک در بهبود زنجیره تامین و عملیات شرکت به همان اندازه حیاتی بود. کوک تولید محصولات اپل را از کارخانههای خود به پیمانکاران خارجی منتقل کرد. او موجودی کالا را بد توصیف کرد و اپل را به یک لبنیات تشبیه کرد که محصولات باید در حالی که تازه هستند فروخته شوند. او زمان چرخش موجودی اپل را از ماهها به روزها کاهش داد. با محصولات پرطرفدار و زنجیره تامین کارآمد، اپل در موقعیت حسادتبرانگیزی قرار گرفت که میتوانست قیمتها را بالا نگه دارد و در عین حال هزینهها را پایین بیاورد.
در سال ۲۰۰۰، کوک معاون ارشد عملیات، فروش و پشتیبانی جهانی شد و دو سال بعد، معاون اجرایی عملیات و فروش جهانی شد. او در سال ۲۰۰۴، در حالی که جابز برای جراحی درمان سرطان پانکراس مرخصی گرفته بود، به عنوان مدیرعامل موقت و رئیس بخش مکینتاش فعالیت کرد. پس از بازگشت جابز به اپل، کوک در سال ۲۰۰۵ مدیر ارشد عملیاتی شد.
در ژانویه ۲۰۰۹، جابز تا پایان ژوئن برای بهبودی سلامتی خود مرخصی گرفت و اعلام کرد که کوک مدیرعامل موقت خواهد بود. دو ماه قبل از مرگ جابز در اکتبر ۲۰۱۱، او از سمت مدیرعاملی استعفا داد و کوک جانشین او شد. ظرف چند ماه، قیمت سهام اپل تقریباً دو برابر شد و فروش همچنان قوی باقی ماند. با این حال، تصویر عمومی شرکت تحت تأثیر گزارشهایی از شرایط کاری نامناسب در فاکسکان، تولیدکننده بسیاری از محصولات اپل، قرار گرفت. در ماههای اولیه تصدی او، زمانی که اپل هیچ محصول کاملاً جدیدی را معرفی نکرد، نظرات در جوامع تجاری و فناوری درباره اینکه آیا کوک، مدیر ماهر، به اندازه جابز، رهبر کاریزماتیک، در ادامه سنت نوآوری اپل موفق خواهد بود یا خیر، متفاوت بود.
جانی آیو
(متولد ۲۷ فوریه ۱۹۶۷، انگلستان) یک طراح صنعتی است که در طول مدت فعالیت خود در شرکت اپل (۱۹۹۲-۲۰۱۹) به نقش طراحی در جذابیت یک کامپیوتر شخصی به اندازه عملکرد فنی آن کمک کرد.
تحصیلات اولیه و کار در لندن
آیو در رشته هنر و طراحی در پلیتکنیک نیوکاسل تحصیل کرد. پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۸۹، او در تأسیس تنجرین، یک شرکت مشاوره طراحی مستقر در لندن که اپل (AAPL) نیز جزو مشتریان آن بود، مشارکت داشت.

پیوستن به اپل و درخشش زیر نظر استیو جابز
در سال ۱۹۹۲، شرکت اپل به ایو (Ive) پیشنهاد یک موقعیت تمام وقت در دفتر مرکزی خود در کوپرتینو، کالیفرنیا داد. او این پیشنهاد را پذیرفت، اما تأثیر واقعی فلسفهی طراحی ایو تنها پس از بازگشت استیو جابز، یکی از بنیانگذاران اپل، به این شرکت مشکلدار به عنوان مدیرعامل در سال ۱۹۹۷ و انتصاب ایو به عنوان معاون ارشد طراحی صنعتی آغاز شد.
بازتعریف کامپیوتر خانگی
جانی آیو، با این باور که کامپیوتر به مرکز زندگی خانگی تبدیل شده است، شروع به ساخت ماشینهایی کرد که شیک، قابل لمس و برای دیده شدن طراحی شده بودند. سهولت و سادگی استفاده – شعارهای او – با صرف «توجه وسواسگونه به جزئیاتی که اغلب نادیده گرفته میشوند» به دست آمد.
به عنوان مثال، طراحی آیو برای کامپیوتر رومیزی آیمک در سال ۱۹۹۸، مصرفکنندگان و منتقدان را به طور یکسان با رنگهای آبنباتی شفاف و بدنهای با انحنای اغواکننده که یک هسته کاربردی با طراحی عالی را در خود جای داده بود، حیرتزده کرد. این طراحی همچنین مستلزم تغییر شکل پردازنده برای جا گرفتن در بدنه رنگارنگ دستگاه و کاهش چشمگیر فضای اشغالی کامپیوتر بود. دو میلیون دستگاه در سال ۱۹۹۸ فروخته شد که به اپل کمک کرد تا اولین سال سودآور خود را از سال ۱۹۹۵ تجربه کند.

طراحی برای قابلیت استفاده و ظرافت
طراحیهای بعدی منعکسکننده تلاش مستمر ایو (Ive) برای به حداکثر رساندن کارایی و راحتی کاربر بود. پاور مک جی 4 کیوب (Power Mac G4 Cube) در سال 2000، یک کامپیوتر رومیزی جمعوجور، به راحتی میتوانست برای دسترسی داخلی از محفظه پلاستیکی یکتکه خود خارج شود و هوا آزادانه از هسته معلق آن عبور میکرد و نیاز به فنهای پر سر و صدا را از بین میبرد.
آیمک تخت ۲۰۰۲، پردازنده، درایوها، فناوری بیسیم و حتی منبع تغذیه را در پایهی ۲۶.۹ سانتیمتری (۱۰.۶ اینچی) خود جای داده بود. این محصول در آن سال به پرفروشترین محصول اپل تبدیل شد.
پاوربوک جی ۴ مدل ۲۰۰۳ که به عنوان سبکترین و باریکترین لپتاپ جهان عرضه شد، شامل یک صفحهنمایش السیدی ۴۳ سانتیمتری (۱۷ اینچی)، صفحهکلید با نور پسزمینه، جدیدترین فناوری بیسیم، و مجموعهای از ویژگیهای دیگر بود که دیدگاه ایو (Ive) درباره راحتی خانه را به محاسبات در حال حرکت آورد.
آیپاد، آیفون، و رهبری طراحی
ایو در سال ۲۰۰۵ به سمت معاون ارشد طراحی صنعتی اپل منصوب شد. او به شکلدهی تأثیرگذارترین محصولات شرکت، از جمله پخشکننده MP3 قابل حمل آیپاد (معرفیشده در سال ۲۰۰۱)، گوشی هوشمند آیفون (۲۰۰۷)، و تبلت آیپد (۲۰۱۰) ادامه داد. او همچنین در توسعه اپل واچ نقش داشت و به طراحی اپل پارک، مقر اصلی شرکت در کوپرتینو، کمک کرد.
جوایز و افتخارات
کار ایو مورد تحسین گستردهای هم در دنیای طراحی و هم فراتر از آن قرار گرفت. در سال ۲۰۰۳، موزه طراحی در لندن او را به خاطر نقشش در توسعه آیمک صفحهتخت ۲۰۰۲، طراح سال نامید. این جایزه که ۲۵,۰۰۰ پوند (۴۱,۰۰۰ دلار) ارزش دارد، سالانه به یک طراح متولد یا مستقر در بریتانیا اهدا میشود.
تا سال ۲۰۰۸، او شش جایزه مداد سیاه از D&AD (طراحی و کارگردانی هنری) دریافت کرده بود که از معتبرترین افتخارات در صنعت طراحی محسوب میشوند. در سال ۲۰۱۲، D&AD ایو و تیمش را به عنوان بهترین استودیوی طراحی ۵۰ سال گذشته معرفی کرد.
سالهای پایانی در اپل
در سال ۲۰۱۵، ایو به سِمَت مدیر ارشد طراحی (Chief Design Officer) منصوب شد و بسیاری از مسئولیتهای مدیریت روزمرهاش را واگذار کرد. او در سال ۲۰۱۷، کنترل مستقیم طراحی محصول را دوباره به دست گرفت.
دو سال بعد، ایو اپل را ترک کرد .
تصاحب IO توسط OpenAI
در ماه مه 2025، OpenAI با خرید IO، استارتاپ سختافزاری هوش مصنوعی که در سال 2024 به همراه همکاران سابق اپل، ایوانز هَنکی، تانگ تَن و اسکات کَنون تأسیس شد موافقت کرد. این قرارداد که 6.5 میلیارد دلار ارزش دارد ، ایو را مسئول طراحی و هدایت خلاقانه در هر دو شرکت IO و OpenAI میکند، در حالی که استودیوی مستقل او، LoveFrom، به عنوان یک همکار باقی خواهد ماند.
این تصاحب نشاندهنده هدف مشترک ایو و سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، برای فراتر رفتن از دستگاههای مرسوم مانند گوشیهای هوشمند و توسعه سختافزارهای جدید طراحی شده برای هوش عمومی مصنوعی است. ایو که نگرانیهایی را در مورد اتصال دائمی توسط دستگاههایی که او در ساختشان نقش داشته، ابراز کرده بود، این پروژه را فرصتی برای بازنگری در نحوه تعامل انسانها با فناوری دانست.
استیو جابز: بنیانگذار اپل و پیشگام عصر کامپیوتر شخصی
استیو جابز (متولد ۲۴ فوریه ۱۹۵۵، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده – درگذشته ۵ اکتبر ۲۰۱۱، پالو آلتو، کالیفرنیا) یکی از بنیانگذاران شرکت اپل کامپیوتر (اکنون اپل) و پیشگامی کاریزماتیک در عصر کامپیوتر شخصی بود.

بنیانگذاری اپل
جابز توسط والدین خواندهاش در کوپرتینو، کالیفرنیا، منطقهای که اکنون با نام سیلیکون ولی شناخته میشود، بزرگ شد. اگرچه او به مهندسی علاقه داشت، اما علایق دوران جوانیاش متنوع بود. او از کالج رید در پورتلند، اورگان، ترک تحصیل کرد، در اوایل سال ۱۹۷۴ به عنوان طراح بازیهای ویدئویی در شرکت آتاری مشغول به کار شد و به اندازه کافی پول پسانداز کرد تا برای تجربه بودیسم به هند سفر کند.
در پاییز ۱۹۷۴، جابز پس از بازگشت به سیلیکون ولی، با استیون وزنیاک، یکی از دوستان سابق دبیرستانش که برای شرکت هیولت-پاکارد کار میکرد، دوباره ارتباط برقرار کرد. وقتی وزنیاک به جابز از پیشرفت خود در طراحی برد منطقی کامپیوتر شخصیاش گفت، جابز پیشنهاد داد که با هم وارد کسبوکار شوند. این اتفاق پس از آن افتاد که هیولت-پاکارد رسماً طرح وزنیاک را در سال ۱۹۷۶ رد کرد. اپل I، نامی که آنها برای این برد منطقی انتخاب کردند، در گاراژ خانواده جابز با پولی که از فروش مینیبوس فولکسواگن جابز و ماشینحساب قابل برنامهریزی وزنیاک به دست آورده بودند، ساخته شد.
استیو جابز یکی از اولین کارآفرینانی بود که فهمید کامپیوتر شخصی مورد استقبال طیف وسیعی از مردم قرار خواهد گرفت، حداقل اگر شبیه وسیلهای برای نمایشگاه علمی یک دبیرستان نباشد. با تشویق جابز، وزنیاک مدل بهبود یافتهای به نام اپل II را طراحی کرد که دارای صفحه کلید بود، و آنها ترتیب دادند که یک قاب پلاستیکی شیک و قالبگیری شده برای دستگاه ساخته شود.
اگرچه جابز موهای بلند و نامرتبی داشت و از پوشش رسمی کسب و کار پرهیز میکرد، اما توانست برای شرکتش، اپل کامپیوتر که در سال 1977 – همان سالی که اپل II تکمیل شد – تأسیس گردید، تأمین مالی، توزیع و تبلیغات را فراهم کند. این دستگاه بلافاصله به موفقیت دست یافت و مترادف با رونق کامپیوترهای شخصی شد. در سال 1981، این شرکت رکورد عرضه عمومی سهام را شکست و در سال 1983، سریعترین ورود (تا آن زمان) به فهرست 500 شرکت برتر آمریکا (فهرست فورچون 500) را تجربه کرد. در سال 1983، این شرکت جان اسکالی، رئیس وقت PepsiCo, Inc. را به عنوان مدیر عامل (CEO) خود و به طور ضمنی، مربی جابز در جزئیات ظریف اداره یک شرکت بزرگ، استخدام کرد. جابز با به چالش کشیدن اسکالی، او را متقاعد به پذیرش این سمت کرد: “آیا میخواهید بقیه عمرتان آب شکر بفروشید؟” این جمله هوشمندانه و مؤثر بود، اما همچنین اعتقاد تقریباً مسیحایی جابز به انقلاب کامپیوتری را آشکار میکرد.
در آن دوره، جابز هدایت مهمترین پروژه تاریخ شرکت را بر عهده داشت. در سال ۱۹۷۹، او گروه کوچکی از مهندسان اپل را به یک نمایش فناوری در مرکز تحقیقات پالو آلتو (PARC) شرکت زیراکس برد تا ببیند چگونه رابط کاربری گرافیکی میتواند کامپیوترها را آسانتر و کارآمدتر کند. اندکی پس از آن، جابز تیم مهندسی مسئول طراحی لیزا، یک کامپیوتر تجاری، را ترک کرد تا هدایت گروه کوچکتری را برای ساخت یک کامپیوتر کمهزینهتر بر عهده بگیرد. هر دو کامپیوتر برای بهرهبرداری و بهبود ایدههای PARC بازطراحی شدند، اما جابز آشکارا به مکینتاش یا مک، همانطور که کامپیوتر جدید شناخته شد، علاقه نشان میداد. جابز مهندسان خود را نازپرورده میکرد و آنها را هنرمند میخواند، اما سبک او سازشناپذیر بود؛ در یک مقطع او صرفاً به این دلیل که یک برد مدار داخلی را زشت میدانست، خواستار بازطراحی آن شد. او بعدها به خاطر اصرارش بر اینکه مکینتاش نه تنها عالی، بلکه “فوقالعاده عالی” باشد، مشهور شد. در ژانویه ۱۹۸۴، جابز خودش مکینتاش را در یک نمایش brilliantly choreographed معرفی کرد که محور اصلی یک کمپین تبلیغاتی فوقالعاده بود. بعدها از این رویداد به عنوان نمونه اولیه “بازاریابی رویداد” یاد شد.
با این حال، اولین مکها کمتوان و گرانقیمت بودند و برنامههای نرمافزاری کمی داشتند – که همه اینها منجر به فروش ناامیدکنندهای شد. اپل به تدریج این دستگاه را بهبود بخشید، به طوری که در نهایت به شاهرگ حیاتی شرکت و همچنین مدل برای تمام رابطهای کامپیوتری بعدی تبدیل شد. اما شکست ظاهری جابز در رفع سریع مشکل منجر به تنشهایی در شرکت شد و در سال ۱۹۸۵ اسکالی هیئت مدیره اپل را متقاعد کرد که همبنیانگذار مشهور شرکت را برکنار کنند.

نکست و پیکسار
جابز به سرعت شرکت دیگری به نام NeXT Inc. را راهاندازی کرد و کامپیوترهای قدرتمند ایستگاه کاری را برای بازار آموزش طراحی کرد. شرکای مالی او شامل کارآفرین تگزاسی راس پروت و شرکت کانن، یک شرکت الکترونیکی ژاپنی بودند. اگرچه کامپیوتر NeXT به دلیل طراحی مهندسی خود قابل توجه بود، اما توسط کامپیوترهای ارزانتر رقبایی مانند Sun Microsystems, Inc. تحت الشعاع قرار گرفت. در اوایل دهه ۱۹۹۰، جابز شرکت را بر سیستم نرمافزاری نوآورانه خود، NEXTSTEP متمرکز کرد.
در همین حال، در سال ۱۹۸۶ جابز سهام کنترلی پیکسار را به دست آورد، یک شرکت گرافیک کامپیوتری که به عنوان بخشی از Lucasfilm Ltd.، شرکت تولیدی کارگردان فیلم ، جورج لوکاس، تأسیس شده بود. در طول دهه بعدی، جابز پیکسار را به یک استودیوی انیمیشنسازی بزرگ تبدیل کرد که از جمله دستاوردهای آن، تولید اولین فیلم بلند سینمایی کاملاً پویانماییشده، داستان اسباببازی، در سال ۱۹۹۵ بود. عرضه عمومی سهام پیکسار در آن سال، جابز را برای اولین بار به یک میلیاردر تبدیل کرد. او در نهایت این استودیو را در سال ۲۰۰۶ به شرکت دیزنی فروخت.






