فورد باز هم تولید خودروهای برقی جدید خود را به تعویق انداخت، و این نشان میدهد چرا خودروسازان قدیمی به ذهنیت استارتاپی نیاز دارند.
کمپانی فورد روز پنجشنبه اعلام کرد که تولید دو خودروی برقی جدید شامل یک وانت برقی نسل بعدی و یک شاسیبلند برقی سه ردیفه را به تعویق انداخته است. حالا قرار است این دو خودرو به ترتیب در سالهای ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ عرضه شوند، یعنی با یک و دو سال تأخیر نسبت به برنامه اولیه. به جای این خودروهای برقی، فورد قصد دارد مدلهای هیبریدی را در سراسر خط تولید ایالات متحده خود معرفی کند.
به گزارش اپست به نقل از تک کرانچ، مدیرعامل فورد ماههاست که در حال مقدمهچینی برای این تأخیرها بوده است. پاییز گذشته، فورد ۱۲ میلیارد دلار از سرمایهگذاریهای برنامهریزیشده را به تعویق انداخت. سپس در جلسهی گزارش درآمد در ماه فوریه، جیم فارلی، مدیرعامل شرکت، گفت: «خودروهای هیبریدی نقش مهمی در گذار صنعت ما ایفا خواهند کرد و برای مدت طولانی باقی خواهند ماند.» این همان حرفهای محتاطانهای است که سهامداران دوست دارند بشنوند.
وال استریت احتمالا از این حرکت خوشحال خواهد شد، به خصوص پس از اینکه تویوتا گزارش داد فروش سالانهی خودروهایش در ایالات متحده به لطف تقاضای زیاد برای خودروهای هیبریدی، ۲۲ درصد افزایش یافته است. به نظر میرسد تغییر رویکرد فورد برای تقویت جریان نقدینگی و سود کوتاهمدت طراحی شده است، چیزی که برای شرکتی به این بزرگی، به خصوص در زمانهای عدم اطمینان، منطقی به نظر میرسد.
اما نکتهی کلیدی اینجاست: فورد در میان خودروسازان قدیمی از این نظر خاص است که عملکرد بهتری دارد وقتی مثل یک استارتاپ فکر میکند، چیزی که به نظر میرسد اخیراً بیشتر به آن اهمیت داده است، با وجود تأخیر در خودروهای برقی. فورد زمانی موفقتر است که بازار را شکل دهد، نه اینکه به آن واکنش نشان دهد.
آخرین باری که ذهنیت استارتاپی فورد به نمایش درآمد، با مدل موستانگ Mach-E، کراساور تمام برقی این شرکت، بود. زمانی که ساخت این خودروی برقی تقریباً یک دهه پیش شروع شد، برنامهی اصلی این بود که یک کراساور کاملاً معقول با موتور الکتریکی در جلو ساخته شود. طراحی آن آیرودینامیکی بود، اما آنقدر الهامبخش نبود که یکی از طراحان خارجی شرکت زیر سوال برد چه کسی آن را میخرد. با نگاهی به طرح پیشنهادی، آن تردیدها قابل درک بود.
اما جیم Hackett، مدیرعامل وقت، این برنامه را کنار گذاشت و فقط به تیم دو سال فرصت داد تا با طرحی جدید بیایند. نتیجهی نهایی یک کراساور بود که به فورد کمک کرد تا برای چندین فصل متوالی مقام دوم را در فروش خودروهای برقی آمریکا به دست آورد.
موفقیت موستانگ Mach-E اتفاقی نبوده است. فورد سابقهی این را دارد که کارهای خارقالعاده انجام دهد. در دههی ۱۹۸۰، زمانی که خودروسازان آمریکایی به خاطر واردات ژاپنی در حال شکست بودند، فورد طرحهای جعبهای و سنگین خود را کنار گذاشت و توانست اتومبیل Taurus را بسازد که در اواخر سال ۱۹۸۵ به بازار عرضه شد. این خودروی براق، جادار و در عین حال ارزان، چیزی شبیه به آنچه مصرفکنندگان آمریکایی دیده بودند نبود و بلافاصله به موفقیت رسید. فورد در سه سال اول، ۱ میلیون دستگاه از آنها را فروخت، موفقیتی که به احتمال زیاد شرکت را از ورشکستگی نجات داد.
پنج سال بعد، فورد با معرفی Explorer دوباره تغییر رویکرد داد. خودروهای شاسیبلند چیز جدیدی نبودند، اما در آن زمان، اکثر آنها دو درب بودند و بر روی ویژگیهای کاربردی مانند یدککشی و آفرود تمرکز داشتند. در آن زمان، خودروها همچنان انتخاب غالب مصرفکنندگان بودند. اما فورد با اضافه کردن دربهای عقب و انبوهی از امکانات رفاهی، شاسیبلند را به یک حملکنندهی خانوادگی تبدیل کرد. این کار شاید فروش اتومبیلهای سواری این شرکت را تحتالشعاع قرار میداد، اما تصمیم برای عرضهی Explorer ثابت کرد که دوراندیشانه بوده است: این نه تنها باعث یک دههی دیگر رشد برای شرکت شد، بلکه دنیایی را پیشبینی میکرد که در آن شاسیبلندها بر بازار حاکم هستند.
مثالهای دیگری نیز وجود دارد: فورد در هنگام توسعهی موستانگ اصلی از رویکردی سریع و چابک استفاده کرد و به خود اجازه داد تا دستهی کاملاً جدیدی از «خودروهای عضلانی» سریع و گرانقیمت را تعریف کند. این شرکت همین کار را بعد از جنگ جهانی دوم انجام داد، زمانی که خودرویی را تولید کرد که اکنون به عنوان فورد ۴۹ شناخته میشود، ماشینی که با قراردادهای طراحی شکسته شد و خودروساز را دوباره به صدر جدول فروش رساند. همچنین خط مونتاژ اصلی فورد را فراموش نکنید، که اگرچه یک محصول نیست، اما قطعاً محصول تفکر کارآفرینانه است.
فارلی امروز با چالشهای متفاوتی روبرو است. پیشینیان او اساساً در حال ترکیب و مطابقت دادن طراحیها، پلتفرمها و تکنیکهای ساخت بودند، در حالی که قلب هر یک از آن وسایل نقلیه، یعنی موتور، تا حد زیادی یکسان باقی میماند. وسایل نقلیه برقی، سازندگان را به چالش میکشند تا با یک صفحهی سفید شروع کنند، یا حداقل آن قلب را بیرون بکشند بدون اینکه آن چیزی را که باعث عالی بودن خودروی اصلی شده بود را از دست بدهند.
فورد در آن وظایف برتری داشته است: موستانگ Mach-E و F-150 Lightning نه تنها به گفتهی بسیاری، خودروهای برقی عالی هستند، بلکه به طور کلی خودروهای عالیای به شمار میروند.
با این حال، آنها آن موفقیتهای فراریای که فورد انتظار داشت را به دست نیاوردهاند. این تا حدودی به خاطر این است که آنها خیلی گران بودند (کاهش قیمت ثابت کرده است که هنوز تقاضا برای آنها وجود دارد) و همچنین به این خاطر که زیرساخت شارژ برای پشتیبانی از آنها هنوز توسعه نیافته است. اگر شارژ مانع فروش بیشتر خودروهای برقی فورد میشود، شاید باید مستقیماً به سراغ حل این مشکل برود. و اگر نمیتواند قیمت خودروهای برقی خود را به طور رقابتی تعیین کند و همچنان سود ببرد، شاید فورد نیاز دارد تا راهی ارزانتر برای ساخت آنها پیدا کند.
این شرکت از قبل قدم در این مسیر گذاشته است و یک تیم مخفی به رهبری آلن کلارک، مدیر سابق تسلا، برای توسعهی یک خودروی برقی ارزانقیمت تشکیل داده است. اگر تیم در عرضهی محصول به بازار موفق باشد، ممکن است در نهایت بخشی از آن روحیهی استارتاپی در فورد زنده بماند.