من از وانپلاس ۱۵ عصبانی نیستم، فقط ناامیدم.
این چیزی نیست که من از دومین پرچمدار سال وانپلاس انتظار داشتم.
من از وانپلاس ۱۵ عصبانی نیستم، فقط ناامیدم.
مزایا
- باتری عظیم
- شارژ سریع سیمی و بیسیم
- طراحی بادوام
- نمایشگر واضح ۱۶۵ هرتزی
معایب
- نرمافزار درهم و برهم
- دوربینهای ردهپایینتر
- تعهد بهروزرسانی در حد زیر-پرچمدار
- مشکلات حرارتی نگرانکننده
وانپلاس ۱۵ (OnePlus 15)
وانپلاس ۱۵ یک پرچمدار با مشخصات سنگین است که برای کاربران قدرتمند طراحی شده، اما هیولایی است که دندان نیش ندارد. این اولین گوشی در ایالات متحده با چیپست Snapdragon 8 Elite Gen 5 است که عمر باتری باورنکردنی و دوام بهبودیافتهای دارد، اما با هزینهی قابل توجهی از دوربینهای ردهپایینتر و عملکرد کاملاً نامنظم تحت فشار همراه است. وانپلاس در سال ۲۰۲۵ دو گوشی پرچمدار اندرویدی عرضه کرد و این یکی از آنهایی نیست که باید بخرید.
به گزارش اپست به نقل از androidauthority ، هرگز فکر نمیکردم اینجا باشم. خب، فکر میکردم، اما شاید نه به این سرعت. فقط کمی بیش از ۱۰ ماه پس از عرضه جهانی وانپلاس ۱۳ درخشان و کامل، این برند پرچمدارکش و مصمم (never-settling) با… یک پرچمدار دیگر بازگشته است. بله، واقعاً، یک پرچمدار دوم در سال ۲۰۲۵. با این حال، این بار، وانپلاس به جای ساخت یک همهکاره (که انصافاً در بیشتر کارها استاد بود)، به دنبال کاربران حرفهای است – یا حداقل، من فکر میکنم که اینطور است.
دلیل اینکه میگویم فکر میکنم، نه میدانم، این است که با وجود آزمایش این گوشی برای چند هفته، کاملاً مطمئن نیستم که چطور به این نقطه رسیدهایم. میدانم که وانپلاس ۱۵ روی کاغذ قدرتمند است – دارای جدیدترین چیپست، یک باتری بزرگ، رم کافی و حافظه داخلی کافی برای اثبات آن است. اما در ازای هر پیشرفتی که داشته، به نظر میرسد به همان اندازه نیز نسبت به مدلی که هنوز یکی از بهترین گوشیهای اندرویدی است که میتوانید بخرید، عقبنشینی کرده است. اینجاست که قدرتمندترین پرچمدار وانپلاس ممکن است سختترین محصول برای فروش نیز باشد.
طراحی آن پخته است، اما کمتر از حد معمول سرگرمکننده است.

متأسفانه، مشکل اصلی من با OnePlus 15 از همان ابتدا با طراحی آن شروع میشود. البته تقصیر خود گوشی نیست، بلکه در موقعیت نامناسبی قرار گرفته که باید جایگزین گوشیای شود که من عاشقش بودم.
وقتی OnePlus برای اولین بار OnePlus 13 را تقریباً یک سال پیش معرفی کرد، من کاملاً شیفته روکشهای ساتن، سنگی، و چرم مصنوعی آن شدم، و همچنین جزئیات ظریفی مانند نمایشگر تخت و دکمه اعلانات (alert slider) بافتدار، که حتی پس از اتمام بررسیام نیز مرا به سمت خود میکشاند. بنابراین، فکر میکنم شانسها از همان ابتدا، حتی قبل از اینکه OnePlus 15 را از جعبه قرمز نمادینش بیرون بیاورم، علیه آن بود.
وقتی این کار را کردم، واقعاً مطمئن نبودم که درباره گوشیای که در دست داشتم چه فکری کنم. از یک طرف، بله، به اندازه هر گوشی OnePlus دیگری که استفاده کردهام، بادوام به نظر میرسد. نسخهای که برای من ارسال شد، روکش Sand Storm (طوفان شنی) بود که به عنوان نسخه سفید امسال شناخته میشود (کمی مایل به بژ است)، و با یک تکنیک اکسیداسیون ریزقوسی (micro-arc oxidation) پوشانده شده است که بدنه آلومینیومی آن را در پوششی که OnePlus ادعا میکند از جنس سرامیک است، محافظت میکند.
این پوشش، یک پنل پشتی از جنس فایبرگلاس را احاطه کرده که کمی نرمتر از بدنه در لمس است، اما اگر زیر نور خورشید قرار گیرد، کمی درخشش دارد.
“OnePlus 15 ممکن است از قبل بادوامتر باشد، اما به نظر من این به قیمت از دست دادن سبک و ظاهر تمام شده است.”
تا اینجا خوب است، درست است؟ منظورم این است که تا اینجای کار، ممکن است فکر کنید که من کاملاً ظاهر OnePlus 15 را دوست دارم. خب، صادقانه بگویم، شکی نیست که نحوه حس آن در دست را دوست دارم، اما ظاهر واقعی آن حس کسلکنندهای به من میدهد – و این کنایهای است، زیرا تقریباً هیچ انحنایی در هیچ جای این دستگاه وجود ندارد. بله، OnePlus گوشههای گرد و زیبای خود را در اطراف نمایشگر حفظ کرده است، اما برجستگی دوربین اکنون کمی صنعتی و زمخت بر روی پنل پشتی صاف قرار گرفته است، نمایشگر در زاویه قائمهای تیز به بدنه میرسد، و همه اینها کمی بیهویت به نظر میرسند.
با این حال، اگر بررسی ویدیویی ما را دیده باشید، میدانید که همکارم، سی. اسکات براون، کاملاً عاشق همین ویژگی OnePlus 15 است. حدس میزنم سلیقهها متفاوت است. شخصاً، دلتنگ حس نرم چرم مصنوعی، ظرافت گرد برجستگی دوربین (حتی اگر خیلی بزرگ بود)، و اوه بله، دکمه اعلانات (alert slider) هستم. در حرکتی که از زمان OnePlus 10T دیده نشده است – که تنها شباهت سری T که از OnePlus 15 میگیرم نیست – این گوشی بدون کنترلر صدای نمادین خود عرضه شده است. در جای آن، یک کلید کوچک و کپسولی شکل به نام Plus Key قرار گرفته که حس… کمی بیش از حد آشنایی دارد.


بله، من کاملاً به این موضوع اشاره میکنم که وانپلاس اساساً دکمهی اکشن (Action Button) اپل را شبیهسازی کرده است. تقریباً از هر نظر، از اندازه و شکل و موقعیت گرفته تا انیمیشن نرمافزاری، حس میکنم که وانپلاس ۱۵ دارد صفحهای را مستقیماً از کتاب آیفون ورق میزند. و به سبک واقعی دکمهی اکشن، من هم همان رفتار را با آن دارم.
من «کلید پلاس (Plus Key)» خود را از عملکرد پیشفرضش که یک محرک برای “پلاس مایند (Plus Mind)” بود (در مورد آن بعداً بیشتر توضیح میدهم)، به کلید تغییر صدای کم و زیاد تغییر دادهام، و قصد دارم آن را همینطور نگه دارم. با این حال، خوشبختانه وانپلاس کاملاً شبیه اپل نشده است – هنوز یک شیار سیمکارت وجود دارد، که باعث میشود وقتی کارم با این گوشی تمام شد، تغییر شماره تلفنم آسان باشد.
اگر یک چیزی وجود داشته باشد که ممکن است – فقط ممکن است – مرا از کنار گذاشتن وانپلاس ۱۵ به محض اتمام این بررسی منصرف کند، آن نمایشگر است. آیا یک ارتقای کامل است؟ خیر، در واقع، وانپلاس رزولوشن پرچمدار خود را از ۲K در وانپلاس ۱۳ به ۱.۵K در این نسخه کاهش داده است. من نمیتوانم تفاوت رزولوشن را با چشم غیر مسلح تشخیص دهم، اما این قطعاً یک کاهش رتبه عجیب است.
حداقل، چیزی که به نفع وانپلاس است، این است که پنل ۶.۷۸ اینچی AMOLED آن با نرخ نوسازی چشمگیر ۱۶۵ هرتز در هنگام بازی ارائه میشود. در بقیه مواقع، کاملاً متغیر بین ۱ تا ۱۲۰ هرتز است، که برای استفاده روزمرهی من کاملاً قابل قبول است.

همچنین قابهای دور صفحه (یا فقدان آنها) در OnePlus 15 بسیار تحسینبرانگیز هستند. ظاهراً، وانپلاس از تکنیک قالبگیری تحت فشار پایین (LIPO) استفاده کرده است تا با رزین از مدار ظریف محافظت کند، به جای اینکه فضای باز پشت نمایشگر بگذارد، و به این ترتیب توانسته است حاشیههای اطراف صفحه را در هر چهار طرف به ۱.۱۵ میلیمتر کاهش دهد. صادقانه بگویم، اگر قاب بژ رنگِ روکش Sand Storm نبود، ممکن بود اصلاً متوجه کنتراست حاشیهها نشوم.
و قبل از اینکه نگران باشید که این تغییر فنی چه تأثیری بر دوام OnePlus 15 خواهد داشت، نترسید. این گوشی دارای رتبهبندیهای IP زیادی است که از تعداد انگشت شماری بیشترند (یا واقعاً به خاطر سپردن تفاوتهایشان سخت است).
همانطور که انتظار میرود دارای محافظت IP68 است، اما همچنین دارای IP66، IP69 و IP69K است که برای غوطهوری در آب، جتهای آب پرفشار، دمای تا ۸۰ درجه سانتیگراد (تقریباً ۱۷۶ درجه فارنهایت) و البته گرد و غبار است. هنوز هیچ یک از این رتبهبندیها را آزمایش نکردهام؛ با این حال، در اولین موج واقعی هوای سرد بالتیمور در این فصل بدون هیچ مشکلی دوام آورده است.
البته، من متوجه هستم که نظرات من در مورد طراحی OnePlus 15 وحی مُنزل نیست. حتی احتمال زیادی وجود دارد که شما ظاهر جدید را دوست داشته باشید و این عالی است. حس استحکام دارد، رنگ محدود Ultra Violet بسیار خیرهکننده است و محافظت اطراف لنزهای دوربین کمی قابل اعتمادتر است. من فقط میگویم که به نظر من به اندازه پرچمداران قبلی وانپلاس منحصر به فرد نیست – میتوانستم بدون یک برآمدگی مربع دیگر برای دوربین در زندگیام سر کنم.
قدرت زیاد، استرس حرارتی زیادی به همراه دارد.

صادقانه بگویم، شما مطمئناً میتوانید با تمام آنچه که من در مورد طراحی وان پلاس ۱۵ (OnePlus 15) گفتم، مخالف باشید. همانطور که اشاره کردم. با این حال، مخالفت با این واقعیت که وان پلاس ۱۵ از نظر سختافزاری یک هیولاست، بسیار دشوارتر است.
این گوشی تقریباً همه چیز را – خب، بیشتر از تقریباً همه چیز – برای قدرتمند ماندن در خود جای داده است، شامل یک پردازنده کاملاً جدید Qualcomm Snapdragon 8 Elite Gen 5، تا ۱۶ گیگابایت رم از نوع LPDDR5X Ultra Plus (که خودش یک عبارت طولانی و پرطمطراق است)، و تا ۱ ترابایت فضای ذخیرهسازی.
البته، این ترکیب قدرتمند دقیقاً همان دلیلی است که وان پلاس اینقدر انگیزه داشت تا این پرچمدار را به سرعت به دست ما برساند. این شرکت عجله کرد تا جدیدترین چیپست کوالکام را سریعتر از هر کس دیگری وارد بازار کند، و زمانبندی معمول عرضه خود در غرب را جلو انداخت تا با برنامه انتشار خود در چین مطابقت داشته باشد؛ به همین دلیل است که این بار دو گوشی در یک سال داریم. همه چیز نشان میدهد که وان پلاس میخواسته نمایش خوبی ارائه دهد، و این دقیقاً همان چیزی است که از روزهای اولیه وان پلاس وان (OnePlus One) از این برند انتظار داشتهایم.
برای اینکه ببینم Snapdragon 8 Elite Gen 5 چقدر چشمگیر است، مجموعه جامع تستهای بنچمارک خود را بارگذاری کردم و آن را به کار انداختم، و نتایج… جالب هستند.


صادقانه بگویم، شما مطمئناً میتوانید با هر آنچه من در مورد طراحی وانپلاس ۱۵ گفتم، مخالف باشید. همانطور که اشاره کردم، حتی در تیم Android Authority هم کمی بحث وجود دارد که آیا ما آن را دوست داریم یا نه. با این حال، مخالفت با این واقعیت که وانپلاس ۱۵ از نظر سختافزاری یک غول است، بسیار سختتر است.
این گوشی تقریباً – اوه، نه، بیش از تقریباً – همه چیز را برای قدرت بخشیدن به کارها دارد. این مشخصات شامل پردازنده کاملاً جدید Qualcomm Snapdragon 8 Elite Gen 5، تا ۱۶ گیگابایت رم LPDDR5X Ultra Plus (که خودش یک عبارت طولانی و پرطمطراق است) و تا ۱ ترابایت حافظه ذخیرهسازی است.
این ترکیب قدرتمند، البته، دقیقاً همان دلیلی است که وانپلاس را بسیار ترغیب کرد تا این پرچمدار را به این سرعت به دست ما برساند. این شرکت شتاب کرد تا جدیدترین چیپست کوالکام را سریعتر از هر کس دیگری به بازار بیاورد و زمانبندی معمول عرضه خود در غرب را با برنامه انتشار چین مطابقت داد – به همین دلیل است که این بار دو گوشی در یک سال داریم. همه چیز نشان میدهد که وانپلاس میخواسته نمایش خوبی اجرا کند، و این دقیقاً همان چیزی است که ما از روزهای اولیه وانپلاس وان (OnePlus One) از این برند انتظار داریم.
برای اینکه ببینم Snapdragon 8 Elite Gen 5 چقدر چشمگیر است، مجموعه جامع بنچمارکهای خود را بارگذاری کردم و اجرا را شروع کردم، و نتایج… جالب هستند.
ما قبلاً با ۸ Elite Gen 5 مشکلات گرمایشی را تجربه کرده بودیم، اما این اولین بار است که میبینیم یک گوشی با این چیپست به طور کامل از تکمیل تست استرس استاندارد صنعت سرباز میزند (کنارهگیری میکند). وانپلاس ۱۵ به سادگی نمیتواند گرمای تولید شده توسط چیپست Snapdragon 8 Elite Gen 5 خود را مدیریت کند. تلاش میکند — سیستم خنککننده ۳۶۰ Cryo-Velocity وانپلاس تمام قطعات مناسب را در اختیار دارد — اما نمیتواند به خوبی با افزایش دما هماهنگ باشد.
کارشناس داده و تست ما، رابرت تریگز، نیز عمیقاً در حال بررسی اعداد بوده و نگاهی جامعتر به آنچه که در حال وقوع است دارد (از جمله تستهای GPU تکاجرا که آنها نیز چندان چشمگیر نیستند). ما همچنین شکست در تست استرس را در دو دستگاه مختلف وانپلاس ۱۵ تأیید کردهایم، بنابراین این یک مشکل مجزا نیست. هنگامی که یافتههای خود را به وانپلاس ارائه دادیم، بیانیه زیر به ما داده شد:
در استفاده روزمره — چه چندوظیفهای (multitasking) و چه بازیهای سنگین — دستگاهها در محدودههای حرارتی عادی کار میکنند؛ ما گزارشی در مورد گرمای بیش از حد دریافت نکردهایم.
Snapdragon 8 Elite Gen 5 بالاترین عملکرد اوج ما تا به امروز را ارائه میدهد، بنابراین در بارهای کاری طولانی و تمامعیار، زودتر به سقف حرارتی میرسد. ما در حال حاضر در حال اصلاح منحنی حرارتی هستیم تا عملکرد اوج ما به خطر نیفتد و در عین حال دمای سطح راحت بماند.
البته، بنچمارکهای مصنوعی یک چیز هستند، اما ترکیب یک خنککننده صفحهنمایش، یک محفظه بخار عظیم، و یک قاب پشتی گرافیتی سفید باید کمک زیادی به وانپلاس ۱۵ کند تا ادعای خود مبنی بر ۱۲۰ فریم در ثانیه ثابت هنگام بازی را حفظ کند. با این حال، در تجربه من این اتفاق نیفتاده است.
باید اعتراف کنم، من بزرگترین گیمر نیستم و عناوینی مانند Warhammer 40,000: Tacticus و Pokémon TCG Pocket را به PUBG و Call of Duty: Mobile ترجیح میدهم، بنابراین سعی نکردهام وانپلاس ۱۵ را خودم «بپزم». با این حال، متوجه شدهام که گوشی حتی در زیر بار استفاده نسبتاً سبک من نیز گرم میشود.
با این حال، وقتی مجبور میشوم برای کاری پایدار مانند ناوبری به وانپلاس ۱۵ تکیه کنم، وضعیت بدتر میشود. من چند دوست را برای یک بازی فوتبال در طول دوره بررسی خود به دانشگاه سابقم، پن استیت، بردم و وقتی Google Maps را برای عبور از هریسبورگ (تنها مشکل واقعی در طول مسیر) باز کردم، وانپلاس ۱۵ به سرعت گرما تولید کرد و مدت زیادی طول کشید تا گرما را دفع کند.
“مطمئن نیستم چگونه میتوانید با گوشیای بازی کنید که بعد از ۱۵ دقیقه داغ میشود.”
حالا، این را هم بگویم که این تنها باری بود که در کل روز گوشی اینقدر داغ شد. استرس ناشی از تلاش برای گرفتن سرویس تلفن همراه در زمینهای شلوغ تماشاگران و در محوطه فشرده استادیوم بیور را بسیار بهتر مدیریت کرد و باتری کافی داشت تا پس از شکست نیتنی لاینز (تیم مورد علاقهام) ما را درست به خانهمان در بالتیمور برگرداند.
مسئله این است که فکر نمیکنم بتوانم وانپلاس ۱۵ را به این دلیل ببخشم که در یک روز طولانی سفر، به طور قابل استفادهای خنک ماند. این گوشی برای کاربران روزمره به بازار عرضه نشده است؛ این گوشی برای کاربران حرفهای است.
اگر اینطور نبود، وانپلاس آن را به یک باتری عظیم ۷,۳۰۰ میلیآمپر ساعتی، یک محفظه بخار گسترده، کوهی از رم فوقالعاده سریع یا جدیدترین چیپست کوالکام مجهز نمیکرد. این گوشی به طور خاص طراحی شده تا یک گوشی گیمینگ در لباس مبدل باشد، اما فکر نمیکنم کسی بتواند از آن به این شکل استفاده کند بدون اینکه آن تبدیل به یک گرمکننده دستی شود.
اما بیایید از آن باتری غولپیکر ۷,۳۰۰ میلیآمپر ساعتی سیلیکون-کربن که شاید بهترین قطعه وانپلاس ۱۵ تا کنون باشد، غافل نشویم. اگر به یاد داشته باشید، من از باتری ۶,۰۰۰ میلیآمپر ساعتی وانپلاس ۱۳ شگفتزده شده بودم، بنابراین اینکه این نسخه ظرفیت خود را حتی بیشتر افزایش داده، یک نشانه عالی است. البته، با توجه به گرمای اغلب شدید، نگران بودم که باتری چه عملکردی ارائه دهد، اما به هر حال تست تخلیه باتری خود را شروع کردم.

من هم خوشحالم که این کار را کردم، زیرا OnePlus 15 کاملاً مطابق انتظارات عمل کرد. این گوشی در هر دو آزمایش «پخش ویدیوی ۴K» و «تماس شبیهسازی شده زوم» ما، بالاترین امتیازاتی را کسب کرد که تا به حال در بین گوشیهایی که آزمایش کردهام، دیدهام و به طور مداوم در سایر دستهبندیهای ما در میان بهترینهای اندروید قرار گرفته است.
کمی متعجبم که در تمام زمینهها رکوردشکنی نکرد و هنگام وبگردی کمترین امتیاز را به دست آورد، اما احساس میکنم نتایج کلی نشاندهنده این است که چقدر توانستم با یک بار شارژ از OnePlus 15 استفاده کنم.
صادقانه بگویم، این یکی از آن گوشیهایی است که وقتی برای تعطیلات آخر هفته بیرون میروید، میتوانید شارژر خود را تقریباً در خانه بگذارید. من آن را عصر جمعه قبل از اینکه با دوستانم به کالج ایالتی برویم شارژ کردم و با وجود یک شب نسبتاً دیر و به دنبال آن یک صبح زود، تا اواسط صبح یکشنبه با خیال راحت دنبال شارژر نبودم. OnePlus 15 با ترکیب بازی، مسیریابی، استریم اسپاتیفای، و چند تلاش نصفهونیمه برای چک کردن سایر نتایج فوتبال در حالی که بازی تیم پن استیت را میدیدم که ششمین باخت فصل خود را تجربه کرد، به خوبی کنار آمد و هنوز شارژ زیادی داشت.
وقتی بالاخره بزرگترین باتریای را که تا به حال در یک گوشی هوشمند استفاده کردهام خالی کردم، زمان آن رسید که سراغ یک دوست آشنا بروم: شارژر ۸۰ واتی SuperVOOC که وانپلاس همچنان آن را در جعبه قرار میدهد. من به دلیل اصرار وانپلاس بر استفاده از شارژر USB-A (و حق هم داشتم) انتقادات زیادی کردهام، اما همچنان اعتراف میکنم که به شکلی زیبا و فوقالعاده سریع است. بله، دوست داشتم یک شارژر USB-C وجود داشت، اما اگر قرار است با این آداپتور بزرگ و قوی ادامه دهم، حداقل این است که سریع است.

نتایج تست شارژ من نیز همین را نشان میدهد. در نمودار بالا، به نظر میرسد که وانپلاس ۱۵ دومین دستگاه سریع در میان گروه برای پر کردن باتری خود است و درست پشت سر مدل قبلی خود قرار میگیرد، اما این اشکالی ندارد. چرا؟ خب، وانپلاس ۱۵ ظرفیت باتری بیشتری به میزان ۱۳۰۰ میلیآمپر ساعت برای پر کردن دارد. این به معنای تولید گرمای بیشتر، به طور بالقوه محدود شدن سرعت (throttling) بیشتر، و احتمالاً کمی زمان طولانیتر متصل به شارژر است، که همه اینها را در بالا مشاهده میکنیم. با این حال، حتی با وجود این عوامل استرسزای اضافی، وانپلاس ۱۵ تنها حدود پنج دقیقه پس از وانپلاس ۱۳ به ۱۰۰٪ رسید.
در مقایسه با هر گوشی دیگری در لیست ما؟ وانپلاس ۱۵ شبیه یک دونده المپیک به نظر میرسد. این گوشی، گلکسی اس ۲۵ اولترا با باتری ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعتیاش را حدود ۱۵ دقیقه شکست داد و زمان شارژ هر دو آیفون ۱۷ پرو و پیکسل ۱۰ پرو ایکسال را تقریباً نصف کرد. این تازه شارژ سیمی وانپلاس است؛ اگر شارژ بیسیم را ترجیح میدهید، وانپلاس ۱۵ همان سرعت ۵۰ وات AirVOOC سال گذشته را پشتیبانی میکند و با شارژر مغناطیسی اختصاصی جفت میشود، هرچند آماده باشید که برای کار کردن آن از مراحل عجیب و غریب زیادی عبور کنید.
تغییرات بسیار زیاد دوربین، زمان اندک

در حالی که قطعات داخلی وان پلاس ۱۵ ممکن است یک مورد از “دو گام به جلو، یک گام به عقب” باشد، دوربینهای بهروز شده آن… پس از اینکه وان پلاس ۱۳ در اوایل سال جاری یکی از گوشیهای دوربیندار مورد علاقه ما بود، کمتر دلربا هستند.
بر کسی پوشیده نیست که همکاری با هسلبلاد (Hasselblad) در اوایل سال ۲۰۲۵ به پایان رسید و همراه با آن، خط لوله تصویربرداری کاملاً جدید وان پلاس، یعنی موتور DetailMax، معرفی شد. همانطور که توسط وان پلاس توصیف شده بود، قرار نبود تغییر زیادی ایجاد شود، فقط نام تجاری هسلبلاد و شاید کمی از علم رنگ – اوه، و اینکه لنزهای پرتره دیگر مطابق با مجموعه دوربینهای بدون آینه هسلبلاد تنظیم نخواهند شد.
با این حال، در عمل، اولین تلاش برای یک تنظیمات تصویربرداری جدید کاملاً طبق برنامه پیش نرفته است. بله، وان پلاس توانسته است کنترلهای خود را تقریباً یکسان نگه دارد و همچنان دارای همان صحنههای هوشمند (Smart Scenes) نسبتاً چشمگیر برای اجراهای صحنهای و آتشبازی است، اما به نظر میرسد که یک تغییر مشخص در زمان اعمال پردازش هوش مصنوعی توسط وان پلاس و میزان سنگینی آن پردازش رخ داده است.
“با سنسورهای کوچکتر و مشکلات اولیه موتور DeltaMax، وان پلاس ۱۵ آن گوشی پرچمدار دوربینداری نیست که امیدوار بودیم ببینیم.”
قبل از اینکه به آن بپردازیم، ابتدا باید به یک تغییر مهم دیگر در دوربینهای وان پلاس ۱۵ اشاره کنیم: همه چیز کوچکتر شده است – به معنای واقعی کلمه همه چیز.
- سنسور اصلی ۵۰ مگاپیکسلی از $۱/۱٫۴۳$ اینچ به $۱/۱٫۵۶$ اینچ با دیافراگم تنگتر $f/1.8$ کاهش یافته است که کمی نور کمتری را وارد میکند.
- سنسور تلهفوتو ۵۰ مگاپیکسلی از ۷۳ میلیمتر به ۸۰ میلیمتر کشیده شده است که فاصله کانونی طبیعیتری است، اما آن هم با کاهش اندازه سنسور و تنگ شدن حداکثر دیافراگم همراه بوده است.
وان پلاس حتی سنسور فوق عریض خود را نیز کوچکتر کرده است، به یک میدان دید ۱۱۶ درجهای از ۱۲۰ درجه تغییر کرده و اندازه سنسور را از $۱/۲٫۷۵$ اینچ به $۱/۲٫۸۸$ اینچ کاهش داده است. در کل، این بدان معناست که نور کمتری به هر سه سنسور وان پلاس میرسد، انعطافپذیری کمی کمتری از نظر فواصل کانونی، و توانایی کمی کمتری در برش دادن (Crop) تصاویر پس از عکاسی وجود دارد.
برای اینکه منظورم را ببینید، بیایید چند نمونه عکس دوربین را بررسی کنیم.



اگر گالری اولیه OnePlus 15 من را بررسی کرده باشید، احتمالاً چند مورد از گزینههای این ردیف اول را میشناسید. چه میتوانم بگویم؟ من نتایج را دوست داشتم. فکر میکنم شارپنس (وضوح) در هر دو زوم ۱x و ۲x فوقالعاده است و رنگها در بنای یادبود مارتین لوتر کینگ جونیور (Martin Luther King Jr. Memorial) دقیق هستند – بدون نیاز به فیلتر. در واقع، میتوانم بگویم که «علم دوربین» پیشفرض وانپلاس در هر سه عکس بدون فیلتر خوب است، با سایههایی دقیق هم در جایی که خورشید به شیشه و فلز ساختمان مهندسی دانشگاه پن استیت (Penn State’s engineering building) برخورد میکند و هم یک عمق خوب و وهمآلود در بندر بالتیمور (Baltimore’s harbor).
همانطور که در ادامه خواهید دید، با این حال، به دلیل حسگر کوچکتر وانپلاس، محدودیتهای کاملاً شدیدی برای میزان زوم کردن روی یک عکس وجود دارد.



قبل از اینکه به آن محدودیتها برسیم، اعتبار بیشتری به وانپلاس میدهم که اجازه نداده دوربین فوق عریضش عقبنشینی چندانی داشته باشد. این دوربین در هر سه عکس بالا، چه در حالت فوق عریض (ultrawide) گرفته شده باشند و چه از نمای بسیار نزدیک در حالت ماکرو، جزئیات واضحی را ثبت میکند. من واقعاً فکر میکنم فیلتر نئون (Neon)، که قرار است شبیه به فیلم استوک سینهاستیل ۸۰۰T (CineStill 800T) باشد، کمک زیادی میکند تا تصویر میانی مدرن و تمیز به نظر برسد، اما هیچکس نگفته است که چند ویرایش چیز بدی است.


همان فیلتر دوباره در نمای نردبانی که از بندر بالتیمور خارج میشود، ظاهر میشود؛ جایی که آب بسیار آبیتر و عمیقتر از آنچه واقعاً هست، به نظر میرسد. بار دیگر، وان پلاس ۱۵ (OnePlus 15) رنگها را به خوبی در هر دو تصویر، یعنی تصویر ساختمان “اولد مِین” دانشگاه پن استیت در سمت چپ و تصویر MLK جونیور در سمت راست، ثبت کرده و کنتراست نسبتاً غنی در غروب آفتاب پاییزی ارائه داده است.
با این حال، من از مجسمهای که در سمت چپترین نقطه قرار دارد، چندان راضی نیستم، زیرا کمی تخت به نظر میرسد و شیر (مجسمه) در درختان و بوتههای پشت سرش محو شده است. مطمئن نیستم که آیا در انتخاب آن به عنوان یک سوژه، اشکالی پیش آمده یا اینکه موتور DetailMax آن روز کنتراست را فراموش کرده است، اما این باعث نمیشود که شیر نیتانی معروف (Nittany Lion) چندان تأثیرگذار به نظر برسد.








گذر از بیشتر محدوده زوم OnePlus 15 به اندازه کافی برای ایجاد یک شوک مرتبط با عملکرد کافی است. من عریضترین (۰٫۶x) و باریکترین (۱۲۰x) زوایای این گالری را حذف کردم، زیرا تشخیص بازیکنان در هر دو انتهای طیف دشوار بود، هرچند به دو دلیل بسیار متفاوت.
بین این دو حد، احساس میکنم OnePlus 15 ترکیبی از جزئیات مناسب اما رنگهای بیش از حد روشن از زوم ۱x تا ۲x دارد، قبل از اینکه به رنگهای بهتر اما افت فوری جزئیات از زوم ۳٫۵x تا ۷x تغییر کند. اگر توقف کنید تا روی هر قسمتی از جمعیت زوم کنید، بلافاصله متوجه خواهید شد که تبدیل به یک آشفتگی با لباسهای سفید میشود. جداسازی بین افراد حداقل است، چه در مورد “باند آبی” باشد و چه پرسنل امنیتی در کنار زمین.
“OnePlus در حفظ بیشتر رنگهای Hasselblad خوب عمل کرد، اما حفظ جزئیات دوربرد آن به شدت ضعیف است.”
سپس، زمانی که جمعیت از کادر خارج میشود، به نظر میرسد خود بازیکنان کمی درخشش روی هر تکه لباس سفید پیدا میکنند و بیشتر جزئیات ریز، مانند استوکها، بریسهای پا و حروف، از شارپنینگ بیش از حد رنج میبرند. خوشبختانه، اعداد هنوز نسبتاً خوب به نظر میرسند، اما حروف شناسایی روی لباس داوران شبیه به این هستند که از موتور “Pro Res Zoom” گوگل عبور داده شدهاند. اگر این اولین تلاش OnePlus برای زوم فوقالعاده طولانی بود، شاید برایم مهم نبود، اما من از نتایج نسل قبلی مبتنی بر تنظیمات Hasselblad کاملاً تحت تأثیر قرار گرفته بودم، بنابراین این شارپنینگ بیش از حد بسیار شبیه به یک قدم به عقب است.
از جنبه مثبت، تثبیتکننده ویدیوی OnePlus در چند سال گذشته راه طولانیای را پیموده است و مزایایی مانند ضبط ۴K با Dolby Vision در ۱۲۰ فریم بر ثانیه، برخی از ویدیوهای اسلوموشن مورد علاقه من را که در مدت طولانی با یک تلفن گرفتهام، اضافه میکند. مطمئناً، بیشتر فقط کلیپهایی از سگهای بامزه هستند که در اطراف “فلز پوینت” کش میآیند و راه میروند، اما وقتی نتایج باعث لبخند من میشوند، شکایتی ندارم. در غیر این صورت، OnePlus 15 از ضبط ۸K با ۳۰ فریم بر ثانیه از دوربین اصلی و ۴K با ۳۰ یا ۶۰ فریم بر ثانیه از هر یک از سنسورهای جلو یا عقب نیز پشتیبانی میکند.
همچنین میتوانید نسخههای با وضوح کامل این نمونههای دوربین (و بسیاری موارد دیگر) را در این لینک Google Drive بررسی کنید.
OnePlus AI خوب است، اما فضای ذهنی (Mind Space) زیادی را اشغال نمیکند.

یکی از مواردی که تا کنون به ندرت به آن پرداختهام، تجربه نرمافزاری واقعی وانپلاس ۱۵ است. طبق روال پرچمداران مدرن اندرویدی، وقت آن است که درباره هوش مصنوعی صحبت کنیم. جدیدترین مجموعه از ویژگیهای هوش مصنوعی وانپلاس، چه خوب و چه بد، به نظر مثال خوبی از عبارت “همان است، اما متفاوت” میآید. پیوستگی زیادی با وانپلاس ۱۳ از لحاظ ویژگیهایی مانند «Pass Scan» و ابزارهای ویرایش عکس مجهز به هوش مصنوعی وجود دارد، اما ترفندهای جدیدی نیز در کار است.
به طور مشخصتر، وانپلاس «Mind Space» جدید خود را معرفی کرده است که شبیه به نسخه وانپلاسشدهی «Essential Space» از ناتینگ (Nothing) به نظر میرسد. شما تقریباً همان کارهایی را انجام میدهید که با «Essential Key» انجام میدادید، به این صورت که اسکرینشاتها، یادداشتها و موارد دیگر را در یک دفترچه (journal) ذخیره میکنید که از آنجا میتوانید یادآوریهای تقویم، توصیههایی هنگام برنامهریزی سفر و لیستهای خرید از روی دستور پخت غذا را استخراج کنید. با کمال تعجب و با توجه به ریشهی این شرکت، طراحی آن به شکلی مرموز شبیه به ناتینگ است، اما گمان میکنم این یک نکته مثبت باشد، چرا که Essential Space به خوبی کار میکند.
“ویژگیهای هوش مصنوعی وانپلاس خوب هستند، اما تفاوت زیادی با اوایل سال ۲۰۲۵ ندارند.”
قابلیتهای ویرایش عکس دیگری مانند «AI Portrait Glow» (درخشش پرتره با هوش مصنوعی) نیز امیدوارکننده به نظر میرسند – حداقل زمانی که به درستی استفاده شوند. اساساً، ایده این است که میتوانید به صورت مصنوعی نوردهی (re-expose) عکسهای پرترهی خود را تغییر دهید، نور محیط بسته را افزایش دهید یا احتمالاً برای یک جلوه طبیعیتر، آن را در محیط باز کاهش دهید. من آن را روی یک نمای نزدیک از بنای یادبود MLK Jr. که در بالا نشان داده شده است، امتحان کردم و احساس میکنم به اندازهای ظریف است که خوب کار کند بدون اینکه بیش از حد واضح ویرایش شده باشد، اما این نمونه نیز از یک عکس نسبتاً تمیز در یک روز آفتابی بود.
با این حال، آنچه کمی آزاردهنده است این است که وانپلاس به نظر نمیرسد بتواند در مورد اینکه Oxygen OS 16 چقدر باید سنگین باشد تصمیم بگیرد. پس از یک تجربه نسبتاً سبک و ساده در وانپلاس ۱۳، این بار همه چیز کمی سنگینتر به نظر میرسد، با انیمیشنها و آیکونهای برنامهای که شبیه به نرمافزار اوپو (OPPO) است و ما مشتاق بودیم وانپلاس از آن فاصله بگیرد. این موضوع شاید بیشتر در «Shelf» (قفسه) کشویی قابل توجه باشد، جایی که وانپلاس گامشمار، پیشبینی آب و هوا، یادآوریها و ساعت را در خود جای داده است و همهی آنها از نرمافزار اصلی والدین وانپلاس قابل تشخیص نیستند.

“همچنین از اینکه میبینم وانپلاس همچنان بهروزرسانیهای اندروید را در اولویت دوم قرار میدهد، بسیار ناامید هستم. در دورانی که اکثر پرچمداران با قیمت مشابه، هفت سال بهروزرسانیهای اصلی اندروید و وصلههای امنیتی را ارائه میدهند، وانپلاس ۱۵ به چهار سال برای اولی (نسخههای اصلی اندروید) و شش سال برای دومی (وصلههای امنیتی) بسنده کرده است. اگر قرار است دستگاهی را بر اساس یک باتری عظیم و یک چیپست قدرتمند بفروشید، حداقل باید از آن با پشتیبانی نرمافزاریای حمایت کنید که بهاندازه بقیه تجهیزات دوام بیاورد.”
نظر نهایی نقد و بررسی وانپلاس ۱۵: کمتر از یک سال چه تفاوتی ایجاد میکند.

خب، ما اینجاییم، با یک وانپلاس ۱۵ که تا حدی خوب است، اما تا حدی هم نیست. در دنیایی دیگر، احتمالاً برای من کافی بود که یک امتیاز کلی خوب به آن بدهم. من عملکرد آن را تحسین میکردم، اذعان میکردم که دوربینها عموماً در محدوده راحتی خود خوب هستند، و مطلقاً باتری عظیم آن را میپرستیدم در حالی که طراحی نسبتاً بیروح آن را نادیده میگرفتم. این چیزی است که من دوست داشتم در مورد وانپلاس ۱۵ بگویم.
در عوض، مجبورم آن را دومین پرچمدار برتر وانپلاس در سال ۲۰۲۵ بنامم. این گوشی به سادگی به اندازه رقیب «گوشی سال» یعنی وانپلاس ۱۳، همهجانبه نیست، و همچنین فکر نمیکنم که واقعاً کارهای ظریفتر را بهتر انجام دهد. عمر باتری آن کمی بهتر است، دوام بیشتری دارد، و اعداد بنچمارک آن در تستهای تکی کمی بالاتر است، اما دوربینهای آن در کل بدتر هستند، طراحیاش جذابیت کمتری دارد، و همچنان فقط برای چهار سال بهروزرسانی سیستمعامل اندروید پشتیبانی میشود.
بزرگترین نقطه قوت آن احتمالاً پردازنده جدید و هیجانانگیز آن است، اما عملکرد پایدار از اقدامات مدیریت حرارتی گوشی فراتر میرود، به این معنی که چیپست بسیار قدرتمند آن باید با «چرخهای کمکی» کار کند. حتی ویژگیهای هوش مصنوعی آن همچنان یک گام عقبتر از ویژگیهای سامسونگ و گوگل باقی ماندهاند، و قطعاً ارزش ارتقا نسبت به چیزی که در وانپلاس ۱۳ دریافت میکردید را ندارند. “وانپلاس تمام تمرکز خود را روی قدرت گذاشت و از آنچه وانپلاس ۱۳ را بسیار عالی کرده بود، غافل شد.”
از نظر من، این یک پرچمدار عجیب اندرویدی است که چندین کار را به درستی انجام میدهد، اما هیچ کاری را آنقدر خوب انجام نمیدهد که بتوانم آن را به کسی جز یک طرفدار سرسخت وانپلاس توصیه کنم؛ کسی که میتواند از بهترین ویژگیهای آن لذت ببرد و از اشکالات واضح آن چشمپوشی کند.
برای همه افراد دیگر، بهترین توصیه من این است که تا زمانی که میتوانید، وانپلاس ۱۳ (۸۴۹.۹۹ دلار در آمازون) را بخرید. برآمدگی دایرهای عجیب دوربین، تنظیمات هاسلبلاد، و روکش چرم مصنوعی نرم آن را در آغوش بگیرید. تجربه نرمافزاری تا حد زیادی در هر دو یکسان خواهد بود، اما من ترجیح میدهم اسلایدر هشدار را به جای کلید پلاس داشته باشم، و با یک باتری ۶,۰۰۰ میلیآمپر ساعتی و عملکرد خوب پردازنده ۸ الیت اصلی مشکلی نداشتم.


خارج از اکوسیستم وانپلاس، شاید بخواهید پیکسل ۱۰ پرو (۹۹۹ دلار در آمازون) یا پرو ایکسال (۱۱۹۹ دلار در آمازون) را نیز امتحان کنید. آنها رویکردی تقریباً مشابه به دوربینهایشان دارند و در فواصل کانونی طولانیتر از مقدار زیادی هوش مصنوعی استفاده میکنند، اما رابط کاربری (UI) پیکسل گوگل به طور کلی تمیزتر است، ویژگیهای هوش مصنوعی آن توسعهیافتهتر هستند و در واقع تعداد قابل قبولی بهروزرسانی نرمافزاری دریافت خواهید کرد. اینها را با یک طراحی بهبود یافته که همچنان به وضوح گوگل است، ترکیب کنید و ممکن است خیلی زود متوجه شوید که تمام وسایل الکترونیکی خود را به خانواده پیکسل تبدیل کردهاید.
همچنین فکر میکنم گلکسی اس ۲۵ پلاس سامسونگ (۹۹۹.۹۹ دلار در آمازون) و گلکسی اس ۲۵ اولترا (۱۲۹۹.۹۹ دلار در آمازون) ارزش نگاه کردن را دارند. نه، One UI به اندازه Pixel UI سبک نیست، اما از Oxygen OS سبکتر و قابل تنظیمتر است، و دوربینهای سامسونگ احتمالاً بیشترین زمان را برای کشف زوم دوربرد داشتهاند. بهتر از آن، سری گلکسی S25 میداند که چگونه چیپستهای Snapdragon 8 Elite for Galaxy خود را بهینه کند، به طوری که میتوانید بازیهای پیشرفته را بیش از ۱۵ دقیقه بدون داغ شدن دستهایتان روی آنها بازی کنید.
با این حال، اگر تصمیم به خرید وانپلاس ۱۵ گرفتید، دوست دارم بدانم چرا. شخصاً، نمیبینم که چگونه هیچ یک از امتیازات منفی (trade-offs) آن به اندازهای باشد که این گوشی را نسبت به رقابت رقبای خود، یا مهمتر از آن، نسبت به گوشی که قبل از آن عرضه شده است، ارزشمند کند.






